«وقتی همراه با عکاس روزنامه وارد سالن شدیم، چشمم در ردیف متهمان زندانی به خسرو گلسرخی افتاد که چند سالی در تحریریه روزنامه با هم دوست و همکار بودیم با دیدنش شوق زده به طرفش رفتم. همدیگر را بغل کردیم و به روبوسی پرداختیم. در همین لحظات بود که دو مأمور امنیتی دستگیرم کردند. دستبند به دستهایم زدند و بردند... .»