وقتی رفته بود حمام به ترسم غلبه کردم و من هم سریع.....
سیروس به مردی بدخلق و خسته تبدیل شده بود، شب ها دیر به خانه میآمد و اغلب خیلی خسته و عصبی به نظر می رسید! به گزارش بلاگ جعبه، مدتی بود که شب ها دیرتر از همیشه به خانه می آمد،راه به راه دوش می گرفت و شام خورده نخورده می گفت خیلی خسته ام