شوهر بی آبرویم از من خواست تا با دوستان کثیفش صمیمی شوم و هر بار…
در اوج جوانی من به ناچار و با چشمانی گریان با پسر عمه ام ازدواج کردم. به گزارش بلاگ جعبه، یک روز مانده به مراسم عقد کنان از عمویم خواستم با پدر صحبت کند و بگوید من ،پسر عمه ام را دوست ندارم. هیچ وقت یادم نمی رود آنچنان سیلی از پدرم خوردم که خون