یک شب سرزده به شرکت شوهرم رفتم و دیدم او در اتاق با منشی اش در حال...
زنی که با خیانت های شوهرش روبه رو شده است از روزهای سخت زندگی می گوید.؛ به گزارش بلاگ جعبه؛ خلاصه پدرم در حالی با این ازدواج موافقت کرد که من نه تنها چیزی از ازدواج نمی دانستم بلکه از رحیم نیز خجالت می کشیدم و نمی توانستم با او به راحتی حرف بزنم ولی