به شوهرم شک داشتم اما فکر نمی کردم وقتی سرزده به خانه برسم او را در آغوش..
وقتی درباره ی خیانت مطلبی میخواندم و یا حرفی میشنیدم بسیار غمگین میشدم و هیچ وقت فکر نمیکردم روزی این ماجرای نحس زندگی مرا هم غرق خود کند از وقتی باتلاش دوستم راز پنهان کاری های شوهرم را فهمیدم دیگر نمیدانم چه کارکنم دنیا بر روی سرم خراب شده .. به گزارش بلاگ جعبه، 12