درسهایی از یک داستان جاسوسی؛ وقتی «خودیها» در قالب «نفوذ نرم» و «خیانتهای مدرن» بزرگترین تهدید میشوند!
وقتی فردی که با امکانات و فرصتهای فراهم شده از سوی نظام، به جایگاهی دست مییابد و سپس در یک بزنگاه حساس و در مکانی نمادین چون مکه، به جای دفاع از کیان کشور و تبیین مواضع اصولی، به ابراز سخنانی میپردازد که خوراک تبلیغاتی دشمنان قسمخورده این مرز و بوم را فراهم میکند و آب به آسیاب ایرانستیزان میریزد، آیا نباید زنگهای خطر به صدا درآیند که شاید با نسخههای جدیدی از «فیلبیزدگی» مواجهیم که هدفشان نه انتقال مستقیم اطلاعات طبقهبندیشده، بلکه ایجاد شکاف، ترویج یأس و مخدوش کردن چهره نظام از درون است؟