ابتدای داستان کوتاه ــ که زندگی بلندمرتبه هم کوتاه است ــ ابتدای قلمرو مرگ است و انتهای احتضار. همه چیز در لحظههای احتضار شکل میگیرد، جریان پیدا میکند و سقوط میکند و پایان. و پایان یعنی تمام. و تمام یعنی کامل. اگر پای هری داستاننویس زخمی نمیشد، و وقتی که شد، اگر روی آن آیویدن مالیده بود، و وقتی که نمالید، حداقل اگر روی آن کاربولیکو نمالیده بود، و اگر و اگر و اگر، احتضار، و آن دو بوفالویش ــ دو بوفالوی داستان «زندگی خوش و کوتاه فرانسیس مکامبره» ــ از راه نمیآمدند و نمیرسیدند.