سیدحسن! اکنون دیگر نمردنی شدهای، روحی که وطن اشتیاق و پیروزی است، زیر آوار نمیماند، از جبر مخفیگاهها پر کشیده و از آسمان و قلوب، راهبری میکند طوفانهای آینده را. میتوفد، تا بتابد الله در سرزمینهای مغضوب. اکنون تو روحی بیشکست، و راهی، رهایی، جسد تو دیار هیهات منا الذله، و این پیکرت تجلی جلال خدای توست که خود را به تماشا نهاده است. مکرها و شیاطین خاکستر شدهاند. تدبیر الهی ناگهان از ویرانهها و کشتگان اذان فتحالفتوح، فتح مبین برافشانده و فرشتگان به نجوا میگویند سبحانالله، سبحانالله ربی …