چند سال قبل در یکی از شهرهای استان فارس بهعنوان افسرجنایی مشغول خدمت بودم.خداراشکر حوادث و قتلها کم بود و روزهای آرامی را سپری میکردم. یک روز سرد زمستانی یکی از ماموران کلانتری شهر تماس گرفت و گفت: «جناب سرگرد چند کارگر شهرداری به کلانتری آمده و ادعا میکنند که داخل یک کوزه خاکشده جسد انسان است.»