هر وقت به اصفهان میآمد، به من زنگ میزد و میگفت که به آسایشگاه مطهری برویم تا با جانبازان آسایشگاه دیدار کنیم. این جانبازان عزیز بالای ۷۰درصد بودند. بعد از آن هم ما به منزل چند نفر از جانبازان میرفتیم. زمانی که به مأموریتهای برون مرزی میرفت مجدداً برنامه دیدار با جانبازان را داشت. او همیشه دلتنگ رفقای شهیدش میشد. میگفتیم: «تو میروی و این شهدا را میبینی.» برای شهدا پیغام میگذاشتیم و میگفتیم: «اگر شهید شدی به شهید احمد کاظمی این را بگو، به شهید خرازی این را بگو...» او میخندید و میگفت: …