قبل از انقلاب حاج حسن در یک چاپخانه متعلق به آموزش و پرورش مشغول بود. عادت داشت به اذان گفتن. صاحب چاپخانه به خاطر همین اذان گفتن ایشان را اخراج کرد! چون مسئولان اصلی این چاپخانه مستشاران خارجی بودند. بعد از اخراج یک چرخ دستی تهیه کرد و برای امرار معاش انواع گیره، دکمه، شانه و چیزهایی از این چیزها میفروخت