من با عکسها، لباسها و وصیتنامههای شهدا زندگی میکنم
ماه محرم بود. بچهها در کنار آقا، حلقه عزاداری تشکیل دادند و شروع به سینهزنی کردند. پس از اتمام عزاداری، آقا گفتند: «من از این عزاداری شما سیر نشدهام، به منطقه میروم و اگر فرصت شد، در روز تاسوعا برمیگردم». در روز تاسوعا، ایشان مجدداً به اردوگاه شهید باکری برگشتند و یک ساعتی سخنرانی فرمودند. سپس عزاداری مفصلی با حضور دستههای عزاداری گردانها برگزار شد که آن هم به یاد ماندنی بود