در حمله دوم جنگندههای دشمن آقای آین با من تماس گرفت و گفت بروم خانه داداشم تا خیالش راحت باشد. ممکن است دشمن پایگاههای مسکونی اینجا را بزند. هر دفعه که تماس میگرفت از ما حلالیت میگرفت و به من میگفت ببخشید که به خاطر کارم چند سال در بوشهر دور از زادگاهت با من زندگی کردی...