پسرم آرزوی نابودی اسرائیل را از پدرش به ارث برده است
یکبار به گلزار شهدای تبریز رفته بودیم. روبهروی ما فضایی در حال بازسازی بود. آقا محسن آنجا را نگاه کرد و گفت: «افسانه آنجا را نگاه کن، حالا خدا میداند اینجایی که الان درستش میکنند قسمت چه کسی میشود؟ انشاءالله که یکی از این مزارها نصیب من میشود.» خیلی طول نکشید یکی از همان مزارها قسمت او شد