قهرمان کشتی چگونه به دام خلاف افتاد و دزد شد؟/ با دختری سوار پورشه کرایه ای شدم و تصادف کردم/ «شاهین خلاف» گفت یک شرط دارم
«شاهین خلاف» شرط کرد من و پسر خالهام برایش از خانههای بالای شهر دزدی کنیم. آن هم نه دلار و طلا، شاهین میگفت هر چی گیرتان آمد و ارزش نقد کردن داشت را سرقت کنید. فرش، تابلو و هرچه که میشد فروخت.