ماجرای دستگیری و نخستین مصاحبهی ارتشبد نصیری با انقلابیون در ۲۲ بهمن ۵۷/ نصیری: من یک مسلمان معتقد هستم
دیدم که وسط راه نصیری با همان کت چرمی که قبلا عکسش را در روزنامهها چاپ کرده بودند، در حالی که یک بارانی را روی دستش انداخته بود، به پایین میآید. فورا مچ دستش را گرفتم... گفتم: «لطفا با من بیایید!»... مردمی که متوجه شده بودند این شخص نصیری رئیس سابق ساواک است، هجوم آوردند و با مشت گرهکرده به سرش کوبیدند. جوان دیگری که مسلح بود با سرنیزه به سرش کوبید و سرش را از چند جا مجروح کرد./ نصیری: من آدمی هستم در اختیار شما، من کاری نکردهام. میتوانستم نیایم اینجا. من خودم آمدم.