در یکی از ملاقاتهایشان، لطفعلیخان به گونهای غیرعادی و عاطفی به جونز گفت: «... خدانگهدار دوست من؛ ما دیگر هرگز در این دنیا یکدیگر را نخواهیم دید. شما یک مسیحی هستید و من یک مسلمان، اما شما چنان مسیحیای هستید که مطمئنم یا به بهشت خودتان میروید (اگر بهشتی داشته باشید) یا اجازه میدهند به بهشت ما وارد شوید.»