جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024


جامه تحلیل‌های سکولار بر تن جامعه اسلامی نمی‌خورد
۳ روز قبل / خبرگزاری مهر / وبگردی

جامه تحلیل‌های سکولار بر تن جامعه اسلامی نمی‌خورد

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:سکولارها، تصور می‌کنند جمهوری اسلامی از مناسک دینی نفع می‌برد و در مقابل از چهارشنبه سوری هراس دارد. اما واقعاً اینگونه نیست.

https://mehrnews.com/x35fSB ۴ تیر ۱۴۰۳، ۱۳:۱۹ کد خبر 6146245 دین و اندیشه قرآن و عترت دین و اندیشه قرآن و عترت ۴ تیر ۱۴۰۳، ۱۳:۱۹ علیرضا معاف در گفت‌وگو با مهر: جامه تحلیل‌های سکولار بر تن جامعه اسلامی نمی‌خورد

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:سکولارها، تصور می‌کنند جمهوری اسلامی از مناسک دینی نفع می‌برد و در مقابل از چهارشنبه سوری هراس دارد. اما واقعاً اینگونه نیست. خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-سمانه نوری زاده قصری: جامعه نخبگان دینی و معرفتی و مدیریت ارشد اجتماعی – فرهنگی کشور ما در سالهای اخیر با یک سوال راهبردی و محوری مواجه بوده اند که آیا برنامه‌های مناسبتیِ جمعی و مناسکیِ گروهی همچون راهپیمایی اربعین، مراسم‌های باشکوه و جذاب هیأتهای عزاداری در محرم، تشییع تاریخی حاج قاسم و شهید رئیسی، اعتکاف رجبیه جوانان دانشجو و دانش آموز و جشن‌های خیابانی و عیدانه مردم در عید غدیر خم را می‌توان ملاک، شاخص، سنجه و یا محکی مناسب برای ارزیابی و سنجش دینداری و دین ورزی مردم ایران دانست و آیا می‌توان گرایش و کشش فزاینده توده‌های مردم به راهپیمایی اربعین، مهمانی ده کیلومتری غدیر و نمازهای عید فطر و مراسمهای شبهای قدر و مراسم دهه اول محرم را ملاکی بر موفقیت نظام جمهوری اسلامی در افزایش گرایش مردم به دین و دینداری و توسعه ولایت اهل بیت دانست؟

به مناسب مهمونی غدیر با علیرضا معاف مدیر بنیاد بین المللی یاسین و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه بخش نخست آن را می‌خوانید:

*آیا مردم در ۴۶ سال اخیر دیندارتر شده‌اند یا بی‌دین‌تر شده‌اند؟

باید بررسی کرد دلایل صاحبان هر دو ادعا چیست و نقش نظام جمهوری اسلامی در هر یک از این دو فرایند چیست؟ آیا در ۴ دهه اخیر، بسط توحید و نگاه توحیدی و تفکر توحیدی، تعمیق نگاه ولایی، توسعه فرهنگ اخوت، مروت و فتوت و گذشت و ایثار، توسعه بی سابقه محبت اهل بیت و شکوفایی عشق ورزی عملی به اهل بیت، رخ داده است یا نه؟ من معتقدم نظام جمهوری اسلامی دانسته و خواسته و البته توانسته که با توجه به مناسک جمعی و اجتماعات دینی، گرایش مردم به مفاهیم دینی و آموزه‌های دین را افزایش دهد و توجه مردم به امور دینی را جلب کند. البته در نقطه مقابل، رویکردی است که با اعتراض به مناسک سازی و طرح ایده «فربه‌گی مناسک»، می‌خواهد به جمهوری اسلامی بگوید که شما با مناسک‌سازی کار مهمی نکردید و مردم را دیندارتر نکردید! و با وجود اینکه اکثر این مباحث «لهجه جامعه‌شناختی» و «پوشش مردم شناختی» دارد، اما بسیاری از آن‌ها «خاستگاه سیاسی» و «عینک سیاسی» دارد.

*می‌شود در این خصوص مثالی بزنید؟

به عنوان مثال در چند سال اخیر و بعد از ماجرای فوت مرحوم «مرتضی پاشایی» (خواننده پاپ) برخی اساتید سکولار در دانشگاه تهران، تعداد بالای جمعیت تشییع این خواننده در مقابل «تالار وحدت» را به رخ نظام می‌کشیدند و از آن نتیجه گیری می‌کردند که جوانان با ارزشهای دینی خداحافظی کرده اند . اما همان استادان وقتی صحبت از استقبال میلیونی مردم از سرود «سلام فرمانده» می‌شد، آن را بی اهمیت می‌دانستند و یا حاضر نبودند راجع به دلالت‌های اجتماعی تشییع شهدای غواص یا شهید محسن حججی یا تشییع بی نظیر حاج قاسم سلیمانی و تشییع تاریخی سیدالشهدای خدمت سخن بگویند.

*حال سوال اینجاست که چگونه اجتماع چند صد نفر در برابر تالار وحدت، «بی‌نظیر» می‌شود، اما این حجم گسترده استقبال از پدیده «سلام فرمانده» و یا استقبال میلیونی از مهمانی غدیر یا تشییع شهدا یا راهپیمایی اربعین، بی‌اهمیت و فاقد دلالت تلقی می‌شود؟

در پاسخ به این سوال مناسب است تا به یک چالش در روایت از شرایط دینی کشور اشاره کنم که حول محور «دو روایتِ عمده» و «دو نگاه کلان» شکل گرفته است؛ یک روایت مدعی است که نظام، «دین» را وارد «حکومت» کرده و مسئول معضلات اقتصادی و معیشتی و نیز امور دینی فرهنگی، به طور همزمان بوده است؛ لذا حکومت مسئول دین‌زدگی و عامل کم‌شدن گرایش مردم به دین شده است.

روایت دیگر این است که گرایش مردم به دین، ارزش‌ها، خدا، پیامبر (ص)، امیرالمومنین، اهل بیت (ع)، امام حسین (ع) و عاشورا، بعد از انقلاب و در عصر جمهوری اسلامی بیشتر شده است و هر دو گروه و هر دو روایت نیز برای ادعای خود استقراء تام و ناقص، پیمایش و نظرسنجی و تحلیل ارائه می‌کنند!

نگارنده با دلایل استنتاجی و استقرائی و اثباتی متعدد قائل به روایت دوم است و معتقد است گرایش مردم به دین در چهار دهه اخیر افزایش تصاعدی و جهشی و لگاریتمی داشته است و این افزایش قابل توجه را هم با «نظرسنجی» و هم با منطق دیگری که ارزیابی «ترندها » و بررسی «روندها» است می‌توان اثبات کرد. مگر می‌توان اجتماعات میلیونی و مناسک گروهی را در فهم جامعه ایرانی دخیل ندانست و توجه به «غدیر» و «اربعین» که یکی از اضلاع تمدّنی ما هستند را به راحتی و بدون تفسیر، رها کرد؟ در اثبات مطلب فوق الذکر و این موضع خاص چند پرسش مهمّ مرتبط را می‌توان مطرح کرد و پاسخ داد:

اوصاف اصلی جامعه‌ی دین‌دار چیست؟ نسبت دینداری مردم با «انقلاب اسلامی» چیست؟ دین‌داری فرایندی مکانیزمی یا دینامیسمی است؟ ملاک و شاخص درستِ سنجشِ دین‌داری چیست؟ سنجشِ دین‌داری در جامعه امری ممکن یا ممتنع است؟ آیا «خوانش مناسکی» برای تحلیلِ دینداری سنجه مناسبی است؟ اوصاف اصلی یک اجتماع دینیِ مورد پذیرش و قبول دین چیست؟ تأثیر عناصری مثل عوامل اقتصادی و مشکلات معیشتی بر دینداری چگونه است؟

پاسخ به این پرسش‌ها در پذیرش یکی از دو روایت فوق الذکر ، مؤثّر و تعیین کننده است و چند سرفصل راهبردی را موضوع پژوهش ما قرار می‌دهد: اول اینکه «اجتماع دینی» چه نسبتی با «نصّ» و «سنّت» پیدا می‌کند، حائز اهمیت است و در سنت نبوی و علوی اجتماعات دینی چه جایگاهی داشته اند ؟ دوم مفهوم شناسی «نُسک » در قرآن و واژه شناسی «مناسک» در مباحث مطروحه چه نسبتی با هم دارند؟ سوم اینکه انقلاب اسلامی یک نقطه عطف در دین‌داری مردم از جنس معنویت و ایمان ملی مردم به شمار می‌رود که «تقعُّر » دینداری را به «تحدُّب » دین مداری تبدیل کرده‌است. در «حرکت» عمومی مردم ایران، «نقطه عطف» رخ داده و جهت رو به پایین به سمت بالا رفته است، آیا در ادامه این روند افزاینده ادامه یافته است؟ چهارم اینکه دینداری مردم، یک امر «تشکیکی» است، لذا در مواجهه با مناسک نباید رویکرد مطلق داشت (در نگاه به دین و مردم باید نگاه نسبی و فازی و غیر مطلق داشت). پنجم باید به وجه «پویایی» در دینداری توجه شود و دوگانه دینداریِ مکانیسمی یا دینامیسمی حل شود. ششم اینکه برخی دوگانه‌ها در دینداری وجود دارد؛ مانند دوگانه «دینداری» و «بی‌دینی» مردم، «دین سخت» و «دین آسان»، «دین فقهی» یا «دین عرفانی»، «دین طریقتی» و «دین شریعتی» و…. بیش از هزار سال است که این دوگانه‌ها در سنتهای عرفانی، فلسفی، ادبی، فقهی ما نمود داشته‌اند؛ لذا اینکه در میانه این دوگانه‌ها چه انتخابی صورت گیرد، در تفسیر ما از دینداری مردم مؤثر خواهد بود. به عنوان مثال مردم ایران در دوگانه دینداری-بی دینی، همواره دینداری را برگزیده اند اما در دوگانه دین سخت و دین آسان، همواره دین آسان را برگزیده اند و یکی از دلایل محبوبیت فراگیر شخصیت‌هایی مثل حافظ در فرهنگ ایرانی، همین نکته است که حافظ، دین آسان را نمایندگی می‌کند.

هفتم اینکه بر اساس منطق قرآن و نهج‌البلاغه، شاخص‌های دینداری قابل احصاء است؛ در نگاه قرآنی، انبیا بنی‌اسرائیل جامعه‌ی دینی آن دوره را مبتنی بر شاخص‌هایی نقد می‌کردند و قرآن و نهج‌البلاغه مجموعه‌ای از شاخص‌ها برای دینداری ارائه می‌دهند.

*این شاخص‌ها چه مواردی است؟

یکی از این شاخص‌ها در منطق قرآن، «شریعت» و «اقامه دین» است: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی‏ وَ عِیسی‏ أَنْ أَقِیمُوا الدِّین ‏؛ آئینی را برای شما تشریع کرد که به نوح (ع) توصیه کرده بود، و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم (ع) و موسی (ع) و عیسی (ع) سفارش نمودیم که «دین» را برپا دارید.» (شوری: ۱۳)

شاخص دیگر، توجه مردم به «امر جامع»، و استیذان از امام جامعه است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُولئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِه ‏؛ مؤمنان واقعی کسانی هستند که ایمان به خدا و رسولش آورده‏اند و هنگامی که در کار مهمّی با او باشند، بدون اجازه او به جایی نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند، آنان ایمان به خدا و پیامبرش آورده‏اند.» (نور: ۶۲)

اگر امام جامعه حکم جهاد می‌دهد، مردم انجام می‌دهند یا خیر؟ پدیده دفاع مقدس و مدافعان حرم شاخص مهمی در این زمینه هستند. در سطحی دیگر اساساً «دین» می‌تواند در سه لایه مرسوم «اخلاق»، «احکام» و «عقاید» بحث شود؛ چنانکه پیامبراکرم (ص) می‌فرمایند: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ : آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ » (الکافی ؛ ج ‏۱، ص ۳۲)

که در این معنا، «احکام»، روبنا و «اخلاق»، درونمایه دین است که حول محور «عقاید» شکل می‌گیرند.تعبیر دیگری که می‌تواند در تعیین شاخص دینداری به ما کمک نماید، این روایت ارزشمند است که می‌فرماید: «هَلِ الدِّینُ‏ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ‏» (تفسیر فرات الکوفی ؛ ص ۴۳۰)؛ یعنی «دین» چیزی غیر از «محبت» و «نفرت» نیست. بنابراین، محبت مردم به اهل بیت (ع) در سطوح مختلف قلبی، زبانی و محبت عملی، می‌تواند شاخص دینداری باشد. با این ملاک و سنجه ، نوع گرایش مردم به راهپیمایی اربعین و جشن غدیر یکی از مهمترین شاخص‌ها در فهم میزان دینداری مردم است.

*قیام برای خدا چه جایگاهی دارد؟

همچنین «قیام لله » جز شاخص‌های دینداری است. اینکه جامعه «قیام لله » می‌کند یا نمی‌کند؟! باکیفیت‌ترین نوع دین‌داری به «قیام لله » می‌رسد. همچنانکه رهبر معظم انقلاب در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» بدین امر پرداخته اند . آیت‌الله شاه‌آبادی (ره) در کتاب ارزشمند «شذرات المعارف »، جامعه اسلامی را آسیب‌شناسی می‌کند و راهکارهای اصلاحی آن را نیز بیان می‌کنند؛ ایشان درباره سنجش «دین‌داری جمعی» می‌گویند اگر می‌خواهید ابعاد سیاسی دین را بفهمید، به مفهوم این آیه شریفه توجه کنید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ » (حجرات: ۲) یعنی مقابل حرف حکومت اسلامی حرف نزنید؛ و سپس در آیات بعد می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (حجرات :۱۰) مفهوم «اخوّت»، بعنوان یک امر اصیل در جامعه دینی، یک شاخص دین‌داری است. آیا برای اخوت، تجلی بالاتر از حرکتهای مردمی شیعیان در مواکب مردمی اربعین و غدیر و محرم می‌توان یافت؟

امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه سه سبک دین‌داریِ ناکثین ، قاسطین و مارقین را نقد می‌کنند؛ با اینکه این گروه‌ها در جامعه دینی افراد ظاهراً متدینی بودند و ادّعای دینی داشتند، اما حضرت سبک دینداری اجتماعات آنها را انحرافی می‌دانستند.امام حسین (ع) در ضمن نقدی که از جامعه زمانه خود دارند، شاخص دینی هم ارائه می‌دهند: «الاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهی عَنهُ اَلنَّاسَ عَبِیدُ اَلدُّنْیَا وَ اَلدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّیَّانُونَ »

در این منطق، «آمادگیِ جان‌فشانی برای دین» شاخص است؛ یعنی جامعه‌ای که آمادگی جان فشانی برای دین خدا داشته باشد، جامعه دینی است و از این منظر، ایثار و شهادت‌طلبی که در زمانه و جامعه ما در رزمندگان و شهدای مدافع حرم تجلی یافته است شاخص محوری تحقق جامعه دینی است؛ اگر امام حسین (ع) امروز حضور داشتند، شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران شهیدش را ملاک قرار می‌دادند برای اینکه ثابت کنند جامعه ایرانی یک جامعه دینی است.

*چه شاخص‌های دیگری در ارزیابی دین داری جامعه وجود دارد؟

در ارزیابی دینی بودن جامعه، شاخص‌های دیگری هم در سنت‌های فکری معرفتی ما وجود داشته و دارد؛ مثلاً «حافظ» در سنت عرفانی، جامعه دینی را بر پایه «ریا» یا «نفاق» مورد نقد قرار می‌دهد. همچنین «فارابی» در سنت فلسفی، ضمن طرح شاخص‌هایی برای آرمانشهر و انواع مدینه، یک سبک انتقادی به جامعه دارد. یا مثلاً در معاصرین، «شریعتی» فهم «مارتین لوتری » و «پروتستانی» از دین دارد و به مدل‌های کاتولیکی از دین نقد دارد؛ وی در کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی»، به سبک مناسکیِ کاتولیکی انتقاد می‌کند. بنابراین در سنجش دینداری ادبیات غنی در میراث فکری و معرفتی ایرانیان وجود دارد. در تحلیل میزان دینداری جامعه ایرانی به صراحت معتقدم که صورت‌بندی‌های دین‌داری که از سوی جامعه شناسان سکولار و جامعه‌شناسیِ مرسوم ارائه می‌شود دچار خطاست و شاخص‌ها و ملاک‌های ما در سنجش دینداری ایرانیان و همه اقوام باید از قرآن، نهج‌البلاغه و روایات، استخراج گردند و آیات متعددی از قرآن کریم به این شاخص‌ها پرداخته اند .

ما با «سنجه‌های سکولار» نمی‌توانیم دینداری جامعه را بسنجیم و این خودش یک پارادوکس است که سنجش دینداری را به آموزه‌های سکولارها ارجاع دهیم. چرا دین‌داری را در قالب جامعه شناسیِ مرسوم و سکولار می‌سنجند درصورتی‌که اساساً جمهوری اسلامی تعریفی از تشیع ارائه نموده است که یک وجه سیاسی-‌اجتماعی مهم دارد که در علوم سکولار از آن عبور شده یا مغفول مانده است.

روایت سکولار، به «مناسک‌سازی» اعتراض می‌کند، درحالیکه اساساً در سنت نبوی (ص)، مناسک‌سازی هم طریقیت و هم موضوعیّت دارد. پیامبراکرم (ص) در نسبت با موضوعات و مسائل اجتماعی، «مسجد» می‌ساختند؛ بیش از هفتاد مسجد تأسیس کردند و برای هر اتفاق یک مسجد می‌ساختند. این رویکرد مؤید قرآنی نیز دارد که مسجد و معبد (زمینه سازی برای مناسک) جهت رونق دینداری مورد توجه بوده است: «فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدا ؛ گروهی می‌گفتند بنایی بر (جنازه) آنان (اصحاب کهف ) بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند و از آنها سخن نگوئید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاه‌تر است (ولی آنان که از رازشان آگاهی یافتند و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند ما مسجدی در کنار (مدفن ) آنها می‌سازیم (تا خاطره آنها فراموش نشود).» (کهف : ۲۱)

*روایت سکولار چه خطایی را مرتکب می‌شود؟

روایت سکولار، تعبیر «ظاهرگرایی» یا «قشری‌گرایی» را برای «مناسک» بکار می‌برد، درحالیکه قرآن کریم تعظیم شعائر دینی را نشانه تقوای قلب می‌داند: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ » (حج: ۳۲). علامه طباطبایی (ره) معتقدند که «تعظیم شعائر دینی» نشانه عمیق‌ترین نوع دینداری است.

روایت سکولار، تصور می‌کند جمهوری اسلامی از مناسک دینی نفع می‌برد و در مقابل از چهارشنبه سوری هراس دارد. اما واقعاً اینگونه نیست؛ برخی از همان کسانی که در چهارشنبه سوری از روی آتش می پرد ، در شب حضرت علی اصغر (ع) ، نذری می‌دهند و یا مثلاً ممکن است درصد زیادی از مردم «روزه» بگیرند، اما بخشی از همانها که «روزه» می‌گیرند، «نماز» نخوانند. این پیچیدگی‌های امر دینی را چگونه می‌توان در پیمایش‌های دینداری مشاهده نمود، وقتی درک درستی از نسبت «دین و مردم» یا «دین و دولت» وجود نداشته باشد؟! برخی افراد دو دهه است که با مشاهده ظواهر برخی جوانان، جوانان را دین گریز و معنویت ستیز و قرآن پرهیز تلقی می‌کنند؛ اما در هر رویداد بزرگی نظیر راهپیمایی اربعین یا مهمانی میلیونی غدیر تحلیل‌های سکولارها به هم می‌ریزد. در یک جمله، جامه تحلیل‌های سکولار بر تن جامعه اسلامی نمی‌خورد و برخی تنگ و برخی گشاد است.

در روایت درون دینی از مناسک دینی، مناسک سازی، اگر اولاً خارج ازچارچوب اصول شریعت نباشد و ثانیاً نتیجه‌اش تقویت «ایمان و امید» مردم باشد؛ ‏نه تنها اشکالی ندارد، بلکه انجامش ضروری و مصداق این روایت پیامبر اکرم (ص) است که فرموده اند : «‏مَن سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجرُهاوَأَجرُمَن عَمِلَ بِها.»همه می‌دانند که در پدیده مناسک سازی، جمهوری اسلامی کنش‌مند و کنش‌گرِ این ماجراست و رهبر انقلاب به مثابه یک امر راهبردی به «مناسک» توجه دارند و این توجه، یک مسئله تبلیغاتی نیست؛ بلکه اجتماعات عظیم دینی و مناسک جمعی به درستی نشان‌دهنده گسترش و تعمیق امر ولایت اهل بیت (ع) است که فرمود: «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ‏ بِالْوَلَایَةِ؛ و (در اسلام) به چیزی بیش از مسئله «ولایت» ندا داده نشده (توجه داده نشده).» (الکافی ؛ ج ‏۲، ص ۱۸)

بنابراین شاخص‌های دینداری مردم باید از متون دینی استخراج شود و این زوایه دید متفاوت، از تحلیل اندیشه دینی یا نظریه‌های معرفت دینی برمی خیزد و سطح و نوع دینداری در رویکرد درون دینی طبعاً با ملاک‌های متفاوتی ارزیابی می‌شود. ‌

ادامه دارد... کد خبر 6146245 سمانه نوری زاده قصری

کپی شد مطالب مرتبط غدیر به مثابه رهگذری به آینده نظام اسلامی خواهد بود/تأثیرات اجتماعی و فرهنگی «مهمونی غدیر» «چهل گفتار در تحلیل اجتماعات بزرگ دینی» منتشر شد پاسخی به آنها که نگران مناسک‌سازی و تکثیر آیینهای نوظهور دینی اند برچسب‌ها اربعین حسینی شهید حاج قاسم سلیمانی راهپیمایی غدیر تالار وحدت دولت اسلامی انقلاب اسلامی ایران مهمونی کیلومتری غدیر 1403 شهید رییسی مالک اشتر دفاع مقدس شهید محسن حججی چهارشنبه سوري غدیر خم عید غدیر خم