عشق مادرانه در دلنوشته ستاره سادات قطبی: تصویری از مادر و دختر که قلبها را به تپش میاندازد
مامانم، تنها کسی بود که توزندگی ازم حمایت کرد،هوامو داشت و پابه پای غصه های من غصه خورد و باخنده هام خندید با اینکه یازده ساله ازش دورم اما همیشه از راه دور هوامو داشته و داره. . هرموقع میبینه سرم شلوغه و باید برم سرکار،از اصفهان میاد پیش بچه ها که تنها نباشن،هرموقع مریض میشم خودشو میرسونه،حتی گاهی خسته ام چندروز میاد پیشم میگه استراحت کن من هستم خلاصه اینکه من زندگیم رو مدیون دعاها و بودن مامانم هستم، . مامان جونم،الهی خیر دنیارو آخرت رو ببینی