جلال آل احمد، سیمای یک روشنفکر قرن بیستمی را دارد که «ضدقدرت» است. به این اعتبار، جنسش در هر بازاری مشتری دارد. سنتیها «خسی در میقات»، «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» را صورت بینقاب او میدانند و ستایشش میکنند؛ نوگراها هم ترجمه «مائدههای زمینی»، «بیگانه»، و «دستهای آلوده» را. ذات دوزیست این چهره معمایی، از او کسی ساخته که فقط شبیه خودش است.