بازگشت مازیار لرستانی به دنیای شغلی / روزی که امید دوباره شعلهور شد + ویدیو
صبح زود با زنگ تلفن خانمی به نام عرب حسینی از شرکتی به نام «آیسین عرش» بیدار شدم. هنوز گیج خواب بودم و کمی طول کشید تا متوجه شوم یکی از چند شرکت بزرگ که رزومه و درخواست کارم را خواندهاند، با من تماس گرفته است. آدرس را داد و گفت که «مهندس شبانکاره»، مدیر شرکت، ساعت ۳ بعدازظهر وقت ملاقات برای من تعیین کردهاند.