پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024


۱۳۹۹/۰۵/۱۵ / /
انبان خالی از نخبگان
از جمله مشکلات عمده‌ای که طی سالیان گذشته گریبان نهاد قدرت در کشور را گرفته و زمینه‌های واپس‌روی در شئون متکثر حکمرانی را پدید آورده، استراتژی توجه به «تاکتیک» به جای التزام به «راهبرد» است. به دیگر بیان، سالیان درازی است که نهاد قدرت در ایران، اهتمام حداکثری به تاکتیک‌های حکمرانی داشته و در این رهگذر از راهبردهای کلان غفلت ورزیده است.چنین رویکردی تالی فاسدهای متعددی در پی داشته است. تالی فاسدهایی که نتیجه آن‌ها را می‌توان در سطوح مختلف زندگی مردم در ابعاد خرد و کلان مشاهده کرد. بی‌گمان یکی از دلایل توالی بحران‌های گوناگون در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نتیجه اتخاذ چنین رویکردی است. از جمله پیامدهای ناشی از راهبرد پیش‌گفته، ظهور و بروز پدیده «نخبگان مجعول» است.این گروه که با تکیه بر خلاء به وجود آمده از طرد و حذف چهره‌های برجسته، کارآمد و توانا از هرم مدیریتی کشور، فرصت و مجال اعلام حضور پیدا کرده‌اند، در این سیستم به رشد حداکثری می‌رسند. از جمله علل اصلی بروز این پدیده و تفوق تاکتیک بر راهبرد،‌ تبعیت از منطق ایدئولوژیک به جای مصالح و منافع است. درحقیقت روبنای ایدئولوژیک که می‌تواند پوشش بسیار مناسبی برای تمام ضعف‌های ساختاری باشد، سبب می‌شود تا «منتقدان مصلح» حذف و «سفلگان میان‌مایه» جذب شوند. تکیه بر این روبنای ایدئولوژیک و عدم توجه به مدیریت نظام‌مند و ساختارگرا در حوزه‌های گوناگون، آرام‌آرام تعلقات موجود میان نهاد قدرت و چهره‌ها و جریان‌های اثربخش را به حداقل ممکن رسانده و زمینه کاهش همکاری این گروه با طبق حکمران را فراهم می‌آورد.نتیجه آن می‌شود که در فرآیندی خودخواسته انبان حاکمیت از منبع انسانی کارآمد و متخصص تهی شده و خلائی سترگ در هرم نخبگان کشور پدید می‌آید. در این موقعیت، حاکمیت در برابر خودی‌های محدود، موضع فاعلیت را از دست داده و ناچار می‌شود تا به منظور دستیابی به گروه اندکی از نخبگان هزینه‌های بی‌شماری را متحمل شود. درست در این هنگامه فرصت‌طلبان، زمینه و زمانه لازم جهت حصول اهدافی سترگ و بزرگ را به دست می‌آورند. آن‌ها در این روند سعی در بازتولید گروهی تازه از نخبگان دارند. گروهی که از آن‌ها تحت عنوان «نخبگان مجعول» مفهوم‌سازی می‌شود. این نخبگان مجعول ـ که در زمره خودی‌های حداقلی محسوب می‌شوند ـ با تکیه بر عدم فاعلیت کارکردی حاکمیت در میدا