این روزها وعده ایجاد یک میلیون و ۸۵۰ هزار شغل پایدار، از سوی حجتالله عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت رئیسی که برخی از نظرات و صحبتهای گذشتهاش از قبیل داستان «لامبورگینی ایرانی» و توئیتی با مضمون «با یک میلیون تومن هم میشود کار تولیدی کرد. حتماً میپرسید چگونه؟! حق دارید! آموزش ندادهایم!» با جنجال زیادی همراه بوده؛ بر سر زبانها افتاده است. او متولد سال ۱۳۶۰ و از منتقدان برجام و در این دولت، از مدعیان جدی «انقلابیگری» به حساب میآید؛ از سایر حاشیههای انتساب داده شده در این مدت محدود، میتوان به برکناری عدهی زیادی از کارکنان با عناوینی همچون «فساد»، «ناکارآمدی»، «ارتکاب جرم اقتصادی» و پس از آن، انتشار تصویر نامهای مبنی بر استخدام ۹ نفر از افراد مد نظر وی که با مخالفت معاون سرمایه انسانی سازمان اداری و استخدامی همراه بوده است، اشاره کرد.آقای وزیر در پاسخ به چگونگی ایجاد این تعداد شغل در زمان باقیمانده، از تشکیل هشت کارگروه ویژه برای نظارت و ارزیابی مصوبات شورای عالی اشتغال در وزارتخانه مطبوع خود و نیز ۲۰ طرح بزرگ بررسی شده و امضای ۱۶ توافقنامه با همکاری دستگاههای دولتی و بخش خصوصی به منظور تحقق برنامههایش صحبت به میان میآورد؛ صحبتهایی که از نظر تعداد زیادی از کارشناسان و کارآفرینان در شرایط حاضر کشور ناممکن بوده و بیان اینگونه صحبتها را تلاش وی برای آرام کردن عدهی زیادی از جوانان که یا به واسطه شرایط بد اقتصادی بیکار شدهاند و یا اصلا کاری برای انجام نداشتهاند، میدانند.البته شاید کمی زود باشد تا در خصوص برنامههای بیان شده، اظهار نظری داشته باشیم؛ اما بر اساس تجربه جهانی و نیز استانداردهای موجود در کشور، عملیاتی شدن پروژهها و حیات آنها نیازمند کنترل و صد البته مکفی بودن منابع مالی مناسب در دست مدیران متخصص میباشد، مواردی که به نظر میرسد حداقل در بخش اقتصادی از قلم وزیر محترم افتاده و ایشان توجهی به شرایط بسیار نامطلوب کشور ندارند. در یک کلام، اصلا معلوم نیست مبنای محاسبات اقتصادی برای تحقق این تعداد شغل چه میباشد زیرا اشتغال با حوزههای مختلفی همچون بازار کالا، تولید و مصرف و کار در ارتباط است و زمانی که بازار تولید راکد است، بازار کار متاثر از این شرایط، پذیرای اشتغال نیست و یا وقتی بازار مصرف تحت تاثیر درآمد پایین با رکود مواجه می