شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۴/۲۸ / /
نان و نمک
سریال «روزی روزگاری» ساخته امرالله احمدجو را اگر ندیده‌اید، یا اگر در گذشته و به روزگار جوانی آن را دیده‌اید حتما ببینید. کمتر سریال و فیلمی ساخته شده که تا این حد خصلت ایرانی داشته باشد. هزار نکته نازک و نازنین زبانی و تصویری در این سریال هست. هر تصویر و هر گفت‌وگویی پایه در خصایل ایرانی و مختصات سرزمینی و آداب قومی ما دارد. ایران به واقع سرزمینی بوده که دزدان قطاع‌الطریقش هم برای خود آدابی داشته‌اند و حدود اخلاقی و رسم جوانمردی را به سبک و سیاق خود رعایت می‌کرده‌اند.  این رسوم و قوانین اخلاقی و آیین‌نامه‌ها بین صنوف مختلف معتبر و لازم‌الاجرا بوده‌اند. امروز مجموعه‌ای از این فتوت‌نامه‌ها که راه و رسم کسب وکار بسیاری از مشاغل را به طریق جوانمردی و با اقتدا به یک وجود مقدس، مقرر می‌داشته، جمع‌آوری و منتشر شده‌اند. در این فتوت‌نامه‌ها می‌خوانیم که مثلا بقالان هم قسم شده‌اند که به خلایق جنس بد و فاسد نفروشند، دروغ نگویند، پاکی و پاکیزگی و چشم پاکی و دست پاکی را در معامله رعایت کنند. کم‌فروشی نکنند و حق صغیر و یتیم و در راه مانده و مانند اینها را به جا بیاورند. در سریال روزی روزگاری هم دزدان قطاع‌الطریق که قاعدتا در بی‌رحمی و سنگدلی سرآمد بوده‌اند به لقمه‌ای نان و نمک و روغن، نمک‌گیر اهل کاروان می‌شوند و لاجرم نمی‌توانند به جان و مال آنها دست‌اندازی کنند. گویی دزدان هم آبرومند بوده‌اند و از اینکه نام‌شان به بی‌غیرتی و نمک‌ناشناسی و بی‌شرافتی برده شود، هراس داشته‌اند. اگرچه پذیرفته‌اند که راهزن باشند اما راهزنی را هم بر طریق عیاری و جوانمردی و راه رسم قدیم پهلوانی ایرانی بجا می‌آورند. عیاران، رحم و مروت دفاع از مظلوم و نبرد با ظالم را سرلوحه کارشان داشتند اگرچه ممکن بود که به منکراتی هم آلوده باشند. ناموس و شرف و عزت برایشان مفاهیمی بود که جان بر سرش می‌گذاشتند. در سکانس فوق‌العاده‌ای از این مجموعه، شاید در قسمت دوم، شعبان‌خان دزد سابق و راهنمای آن روز برای سردسته راهزنان لقمه‌ای نان و روغن می‌گیرد و نمک مفصلی هم رویش می‌ریزد. سردسته