شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۶/۱۳ / /
تعریف نظم جدید منطقه‌ای تلاش محتوم به شکست
توافق صلح میان امارات متحده عربی و رژیم اسراییل را باید در سطح کلان(نظام بین‌الملل) و در چارچوب افول نظم کنونی و گذار نظام بین‌الملل از نظم مستقر و تلاش برای جایگزینی نظم جدید نگریست. نظم جدید نمی‌تواند مانند گذشته یک نظم یکپارچه در سطح نظام بین‌الملل باشد بلکه در نظم جدید، مناطق و سیستم‌های تابعه دارای اهمیت مضاعف هستند که نظم باید در آنها برقرار شود؛ به عبارت دیگر در دوران جدید نظام بین‌الملل، سلطه منطقه‌ای است که تعیین‌کننده برنده بازی قدرت است. در همین راستا توافق صلح رژیم اسراییل و امارات متحده عربی را باید در چارچوب نظم منطقه‌ای یا سیستم تابعه، تجزیه و تحلیل کرد. در سطح کلان، تنش فزاینده بین ایالات متحده امریکا و چین نماد اصلی افول نظم موجود و گذار به نظم جدید است. این افول و گذار موجب تجدید نظر در استراتژی کلان امریکا شده است؛ به عبارت دیگر چرخه رقابت قدرت بین واحدهای بزرگ سیستمی به گونه‌ای است که حفظ قدرت یا ارتقا در آن مستلزم توجه به جغرافیا و به عبارتی سلطه جغرافیایی است که در نظم جدید، مناطق مهم‌ترین بخش جغرافیا هستند. در همین راستا استراتژی کلان امریکا، خروج از منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و تمرکز بر حضور در منطقه دریای جنوبی چین است تا از سلطه منطقه‌ای چین در آن منطقه جلوگیری کند.  در نگاه سیستمی به نظام بین‌الملل، منطقه یک جزو مهم از کل سیستم است چراکه کشورها به عنوان کوچک‌ترین جزء تشکیل‌دهنده سیستم بین‌المللی، خود عضوی از سیستم منطقه‌ای محسوب می‌شوند که نظم ابتدا باید در این حوزه حفظ شود و معمولا عدم توان سیستم‌های تابعه در حفظ نظم منطقه‌ای است که سبب بر هم خوردن نظم بین‌المللی می‌شود. به همین دلیل امریکا تلاش کرده است تا قبل از خروج از منطقه خاورمیانه و خلیج فارس بین متحدان خود در این مناطق توافق تا از این طریق نظم مورد نظر خود را در این مناطق برقرار کند. چنانچه توافق و ائتلافی بین متحدان امریکا در خاورمیانه و خلیج فارس شکل نگیرد، تسلط منطقه‌ای امریکا در این دو نقطه حساس از بین خواهد رفت. در کنار این موارد توافق احتمالی میان چین و ایران را هم باید مد نظر داشت که در صورت نهایی شدن، فضا برای نفوذ منطقه‌ای چین و همزمان گسترش نفو