پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024


۱۳۹۹/۰۲/۲۵ / /
جدایی از مام وطن با کمترین سوگ
جدایی بحرین از ایران اگرچه در سال 1349 رخ داد اما زخمی کهنه بود که چون علاج نشد، نهایت به جدایی کشید. بحرین جزیی از ایران به عنوان قدرت فایقه خلیج‌فارس بود که می‎توانست منافع هندوستانی و خلیج فارسی بریتانیا را تهدید کند. بریتانیا از قرن هجدهم که رقابت با فرانسه را همزمان در اروپا و آسیا پیش می‎برد، در صدد رابطه با حاکمان محلی خلیج فارس برآمد. این رابطه دو سر داشت. یک سر آن، حمایت از حاکمیت بلامنازع آنان بر محل حکومت‌شان بود و سر دیگر آن، حق بازرسی از کشتی‎ها و حضور نظامی بریتانیا در خلیج فارس بود. اولین توافق از این نوع، توافق بریتانیا با سیدسعید، امام مسقط بود؛ توافقی که هنگام توافق فتحعلی‎شاه قاجار با ناپلئون بناپارت، امتیازی مهم برای بریتانیایی‌ها محسوب می‎شد. این توافق برخلاف توافق شاه قاجار با ناپلئون به سرانجام رسید.  حاکمان لندن با این توافق توانستند علاوه بر تسلط بر آبراه حیاتی خلیج فارس، حق تصرف جزایر هرمز، قشم، هنگام و کیش را به دست آورند. نکته مهم آنکه این قرارداد نسخه‎ای به زبان فارسی داشت. بحرین هم وضعیتی همچون مسقط داشت. این مجمع‎الجزایر تابع دولت ایران و خراج‌گزار آن بود. با این همه، بریتانیا با شیوخ قبیله عتابی طرح دوستی ریخته و در سال‎های 1847 و 1856 با آنان توافق‎هایی به امضا رساند. این توافقات که شیخ بحرین را فارغ از دولت مرکزی با یک دولت خارجی وارد یکسری التزامات می‎کرد، با اعتراض ایران مواجه شد؛ اعتراضی که با پاسخ وزیر امور خارجه بریتانیا، لرد کلارندن همراه شد که نشان از منتفی‎شدن این قرارداد داشت. دولت بریتانیا اما برخلاف آنچه به ایران می‎گفت و می‎نوشت، در تحت‎الحمایه‎ کردن این حاکمان محلی می‎کوشید. چنانچه سال‎ها بعد در دوره رضاشاه، اوستین چمبرلین، وزیر امور خارجه بریتانیا برداشت ایران از یادداشت سلف خود را یک سوءتفاهم دانست. در واقع بریتانیا بر مبنای منافع خودش از قراردادها و اسناد رسمی تفسیر خاصی ارایه می‎کرد. به‌طوری که وقتی شاهزاده حسنعلی‎میرزا فرمانفرما، حاکم فارس با کاپیتان ویلیام بروس، کمیسر مخصوص بریتانیا وارد مذاکره شد و در قراردادی میان آنها به حاکمیت ایران بر جزایر بحرین تاکید شد، بعدها به استناد اعتراض فتحعلی‎شاه به این قرا