پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024


۱۳۹۹/۰۴/۱۴ / /
دولت بدفرجام رزم‌آرا
حاجعلی رزم‌آرا شباهت زیادی به رضاخان داشت و حتی برخی‌ها او را نسخه تحصیلکرده شاه مستعفی می‌دیدند. همایون کاتوزیان در توصیف او می‌نویسد: «درکش از مدرنیزاسیون سطحی و مبتنی بر نگرشی خودکم‌بینانه نسبت به اروپاییان بود... ذاتا از دموکراسی و آزادی خوشش نمی‌آمد و آرزومند استقرار قدرت مطلقه خود در کشور بود، چراکه شکی نداشت آنچه برای رزم‌آرا خوب است، برای ایران هم خوب است.» البته لایق و جسور بود و خیلی‌ها، حتی برخی مخالفان و دشمنانش هم به این واقعیت اذعان می‌کردند. در سال‌های اشغال ایران، در کردستان و آذربایجان و خراسان خدمت کرد و بعد به کمک دوستان و متحدانش به ریاست ستاد ارتش منصوب شد. در آغاز کار محبوبیت و حتی اعتبار بودن در چنین مقام مهمی را نداشت و در محافل عمومی و خصوصی نقد و نکوهش می‌شد. اما چندی بعد، زمانی که متفقین شماری از افسران ایرانی را به اتهام توطئه و خرابکاری دستگیر کردند به اشغالگران معترض شد و به نشانه اعتراض از ریاست ستاد ارتش کناره‌گیری کرد. این اعتراض و استعفا هم محبوبیتش را در جامعه بیشتر کرد و هم احترام افسران نظامی را برایش به دنبال داشت. به دربار رفت، رییس دفتر نظامی شاه شد و همزمان با حفظ سمت، سرپرستی دانشکده افسری را هم به عهده گرفت. به کمک قوام و در زمان نخست‌وزیری او دوباره رییس ستاد ارتش شد و در مهار ناآرامی‌های آن مقطع به حمایت از دولت برخاست. مانند اغلب مردان قدرت، دخالت در انتخابات و دستکاری در آرای مردم را بد و ناپسند نمی‌دید و از این‌رو تا جایی که برایش ممکن بود در انتخابات دوره پانزدهم مجلس دست برد و برنده و بازنده چند حوزه را تغییر داد. در دهه 1320 چند بار به بهانه‌ها و در شرایط مختلف نامش برای نخست‌وزیری به میان آمد اما هر بار به دلیلی ریاست دولت به فرد دیگری رسید تا اینکه تابستان 1329 در چنین روزهایی جای علی منصور را گرفت و همراه با وزیران خود به مجلس شورای ملی رفت. شماری از نمایندگان مثل مظفر بقایی و حسین مکی و علی شایگان و از همه بیشتر محمد مصدق جنجال کردند و در مخالفت با رزم‌آرا، مجلس را به آشوب کشیدند. اما رزم‌آرا، حداقل در آن روز وقار و صلابت عجیبی از خود نشان داد و با سخنان شمرده و آرام و لحنی فروتنانه، فضای صحن را از آن