بخش بزرگی از نیروهای تعیینکننده نرخ ارز از شرایط تراز پرداختها متاثر میشوند. اگر بتوان پرداخت را کنترل کرد، بعید به نظر میرسد که نرخ ارز به نرخهای بالاتری که پیشتر توسط برخی پیش بینی شد، برسد. این گزاره بدان معناست که اگر بالانسی میان تراز پرداختها، یعنی میزان ارز وارداتی ناشی از صادرات و میزان ارز پرداختی بابت واردات، برقرار شود و از طرف دیگر برنامهریزی خوبی برای تولید نیز در کشور صورت پذیرد، نرخهای ارز به بالاتر صعود کند. بهترین حالت این است که در شرایط ثبات به قیمتهای فعلی ارز برسیم. چراکه در شرایط فعلی کسی انتظاری برای کاهش نرخ ارز ندارد و بازیگران بازار بیشتر به دنبال این هستند که یک ثباتی ایجاد شود تا بتوان بر اساس آن برنامهریزی کرد. منظور از ثبات، هم از منظر انضباط مالی دولت و هم به معنای کنترل نرخ ارز است. نرخ ارز به مثابه قند برای یک بیمار دیابتی است. زمانی که نوسان قند خون این بیمار افزایش یابد و مداوم کم و زیاد شود، میتواند به اندامها آسیب بزند و حتی گاهی تاثیراتش بیشتر از صرف افزایش یا کاهش نوسانات است. نوسان نرخ ارز و بازی با طرف عرضه و تقاضا نیز میتواند بر اقتصاد و فضای آن تاثیرات مخربی داشته باشد.