هیچ ویروسی در جهان معاصر به اندازه ویروس «نظم نوین جهانی» برای کشورها و ملتها مخرب نبوده است. در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، مالی، نیجر، نیجریه و دهها کشور جهان طی 30 سال گذشته شاهد ایجاد نظم نوین بر پایههای براندازی، جنگ و خشونت تمام عیار بودیم و هستیم. بهراستی اگر این نظم نوین برای بشریت ایده آل و جهان رفاه و آسایش را وعده میدهد، پس چرا با جنگ و قتل عام و خشونت توام است؟ پس چرا حق طبیعی کشورها برای حاکمیت با انواع روشهای سیاسی و اقتصادی کمتر و کمتر میشود؟ نظم نوین جهانی در حوزه اقتصاد، کشورها را با نام سرمایهگذاری بورس، بهره بانکی، بازار، اوراق بهادر و غیره میبلعد و اقتصادهای ملی را به ورطه ورشکستگی میکشد. وامهای اجباری صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به کشورهای خاص، زنجیرهای برای لشکر پیاده نظم نوین جهانی است. در منطق اقتصادی نئو لیبرالیستی از اقتصادی سخن گفته میشود که برای ما سود بیشتر داشته باشد، نه از اقتصادی که با طبیعت و انسانیت سازگار باشد. کرونا بیش از هر زمانی دیگر ما را وارد ورطه تصمیمگیری قدرتهای بزرگ میکند . در سال 1945 زمانی که متفقین بر هیتلر پیروز شدند، شعار آغازی دیگر بر جهان طنین افکند. بعد این آغاز انحراف پیدا کرد. جنگ سرد بین غرب و شوروی دنیا را به صحنه برخورد ایدئولوژیها و جهانبینیها تبدیل کرد. پیروز این نبرد سرد 45 ساله امریکا بود. امریکا با تفرعن و تکبر بر بام دنیا نشست و ایدئولوژی خودخواهی، دلار و روزمرگی را به جهان تحمیل کرد. در امریکا رییس صندوق ذخیره فدرال در پیامی به ژاک شیراک رییسجمهور فرانسه گفت: «دلار نرخ پول ما است و مشکل شما.» دلار برای تمامی جهان مشکل آفرید.ولی این بازی در اوج خود تغییر یافت. در خاورمیانه روسیه برای حل بحران سوریه بازگشت، کشورهایی مانند ایران، هند و ترکیه اختلالی در نظم نوین ایجاد کردند و چین با قدرت اقتصادی امریکا را به کارزار اقتصادی طلبید. ضعف نسبی در راه ایجاد نظم نوین جهانی، ترامپ را با شعار «اول امریکا» به صحنه آورد. شعار «اول امریکا»، ماده مخدری برای مردم امریکا، برای بی خانمانها و کارتن خوابها بود. از آن زمان ت