سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024


۱۳۹۹/۰۴/۱۷ / /
فراسوی مرزهای جغرافیایی
یکی از زمینه‌های مشترک تاریخ و علوم اجتماعی آن است که هر دو به مطالعه و بررسی افراد جامعه می‌پردازند. از آنجا که هر جامعه ساختاری دارد و بستری را به وجود می‌آورد که کنش انسانی در آن صورت می‌گیرد، این دو رشته نیز در باب «ساختار» و «کنش» مشترکاتی دارند. اگرچه در گذشته یکی از شایع‌ترین کار تاریخ‌نگاران شرح ‌حال‌نویسی بوده است اما امروزه می‌دانیم این کار صرفِ توصیفِ زندگی یک فرد حائز اهمیت نیست، بلکه دستیابی به شخصیت پنهان و آشکار فردِ مربوطه است که اهمیت می‌یابد. در این مسیر است که درمی‌یابیم هم‌پیمانی تاریخ و علوم اجتماعی این امکان را ایجاد می‌کند تا حافظه تاریخی به ظرفی از عمل برای تجربه‌آموزی اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود، یعنی آموخته‌های توصیفی - تاریخی برای حیات علمی مفید واقع شود. پس این هنر تاریخ و علوم اجتماعی است که باتوجه و اهمیت به شخصیت‌های آشکار و نهان، لحظات یا شخصیت‌های تاریخی را شکل می‌دهند. شخصیت پنهان آنکه، آن فرد چه تاثیری بر فضای جامعه خود گذاشته است. شخصیت آشکار که زندگی روزمره او را دربر می‌گیرد. اما باید دید چگونه برخی آدم‌ها به فضایی از توسعه می‌رسند که چه باشند و چه نباشند، نویدبخش دنیایی از ارزش‌ها هستند. این دستاوردی از تاریخ شفاهی است.