شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
۱۳۹۹/۰۸/۰۱ / /
مرگ فتحعلیشاه قاجار
آنقدر فرزند و نوه داشت که به قول زرینکوب برخی «به خاطر کثرت اولاد او را به تعریض آدم ثانی خواندهاند» زیرا خود یکتنه خلقی جدید ایجاد کرده بود. نوشتهاند- و البته احتمالا خالی از اغراق نیست- که او در طول عمرش با حدود هزار زن همبستر شد و شمار فرزندان و نوههایش به عددی نزدیک به 2 هزار نفر میرسید. بخش بزرگی از مالیات کشور خرج این شاهزادهها میشد و گاهی که کفگیر به ته دیگ میخورد از خزانه سلطنتی برای پرداخت هزینه مراسم ازدواج پسرها یا جهیزیه دخترها استفاده میشد. فتحعلیشاه قاجار که سال 1213 خورشیدی در چنین روزی از دنیا رفت، وارث و جانشین آقامحمدخان بود و بعد از خان بزرگ جای پسر نداشتهاش را گرفت. 66 سال عمر کرد و 37 سال آن را شاه ایران بود. به تنبلی و پرخوری عادت داشت و به بلاهت و ضعف اراده شناخته میشد. با تخلص جهانبانی و خاقان، شعر هم میگفت و جالب اینکه میگویند مصرع اول بعضی از این اشعار را خودش مینوشت و نوشتن مصرع دوم را به یکی از رجال دربار محول میکرد. حکایتهایی هم درباره شعرها و سرودههای این پادشاه وجود دارد که یکی از آنها از همه مشهورتر است. عبدالله مستوفی مینویسد: «میگویند، برای شوخی، یک روز چند شعری به هم بافته و برای یکی از پیشخدمتهای خود خوانده، و منتظر بوده است تحسین زیادی از شنونده دریافت کند. ولی همین که جز بالا رفتن لب زیرین و تکان دادن سر چیزی تحویل نگرفته، میرآخور را احضار کرده و گفته است: این پسره را ببر طویله ببند و کاه به آخورش بریز! میرآخور اطاعت کرد و پیشخدمت را از اطاق بیرون برد. پس از نیم ساعتی امر به احضار او داد. همین که وارد شد مجددا اشعار خود را برای او خوانده و از او پرسید: حالا چطور است؟ پیشخدمت راه در اطاق را پیش گرفت. شاه از او پرسید: کجا میروی؟ گفت: همان جا که بودم!» به جز چاپلوسان درباری و مزدوران دولتش، کسی علاقه و ارادتی به او نداشت و بعد از اینکه دو بار از روسها شکست خورد و نواحی آن سوی ارس را به همسایه شمالی واگذار کرد این بیعلاقگی بیشتر هم شد. البته انصاف این است که او فرمانروایی بدتر - یا بهتر - از برخی شاهان صفوی نبود و در بسیاری ویژگیهای شخصیتی و نیز در ش
استقلال فوتبال اسرائیل اصفهان ایران رژیم صهیونیستی پرسپولیس عملیات وعده صادق فلسطین سیل حمله ایران به اسرائیل لیگ قهرمانان اروپا