شاهد از غیب نرسید! اصلا لزومی ندارد شاهدی برسد انفجار بیروت را نشانمان بدهد تا بپذیریم که در این سوی دنیا جان انسانها ارزش چندانی ندارد. در بندر بیروت سالها به اندازه قدرت یک بمب هستهای نیترات آمونیوم انبار شده، ظاهرا خطرناک بودن آن به اطلاع دولت هم رسیده است و با وجود همه عوامل طبیعی و غیرطبیعی و حضور رقیبان و بدخواهان از هر سو هیچ اقدامی در جهت جابهجایی یا ایمنسازی این مواد صورت نگرفته است. چرا؟ چون دولتمردان این کشور مثل اکثر دولتمردان خاورمیانه خیلی سرشان شلوغ است و فرصت رسیدگی به این مسائل کوچک را ندارند! در آنجا حتی مسوولان میانی هم حساسیت چندانی نداشتهاند که مرتبا موضوع را به مقامات بالاتر گزارش کنند، نه آنها و نه مطلعین عادی هم به فکرشان نرسیده که ماجرا را رسانهای کنند و حداقل مردم را مطلع سازند. این حکایت فقط بیروت نیست در کشورهای کمتر توسعهیافته انواع حادثهها با تلفات بالا همواره رخ میدهد، فضایی درست میشود، غم و اندوه اوج میگیرد ولی به سرعت همه چیز به فراموشی سپرده میشود تا حادثه بعدی رخ دهد و عمق فلاکت را به نمایش بگذارد. در اروپا دو قطار به صورت نادر با هم تصادف میکنند سه نفر زخمی میشوند ولی در پاکستان همین اتفاق 40 کشته و صد مجروح بهجا میگذارد و تکرار هم میشود! هنوز انواع جنگهای داخلی و مرزی تمام نشدهاند که ملتهای غرب آسیا به فکر انواع خطرهای حتمی دیگر بیفتند و چارهیابی کنند. گویی سیل و زلزله و آتشسوزی و تصادف و انفجار و بیماری میهمان همیشگی این ملتهاست. همین حالا در کشور خودمان ما در فاصله میان دو حادثه بزرگ نفسی میکشیم و چون زلزله از مرگافشانی دست بردارد، سیل از راه میرسد و چون پلاسکو آنچنان مردم را فشرد آتش کلینیک سینا گوشزد میکند که در این موضوع هیچ چیز تغییر نکرده است و شاید تنها رحم روزگار است که دهها ساختمان چون پلاسکو داریم و هنوز آتش نگرفته و فرو نریختهاند! جالب آنجاست که یکی از اعضای شورای شهر تهران اعلام میکند که انبار صدها تن مواد قابل اشتعال در تهران و اطراف آن تهدیدی بدتر از انفجار بیروت را متوجهمان کرده است! در مورد کرونا ابتدا کمی ت