شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۸/۲۲ / /
نوشته‌هایش پژوهش بود و دارای سخنی تازه
در این روزهای پرمصیبت گویی نشنیدن خبری تلخ استثناست. درگذشت دکتر داود فیرحی، استاد دانشگاه تهران، نابهنگام و بهت‌آور بود. هر چند گویی دیگر باید به چنین خبرهایی عادت کنیم؛ عادتی که سخت است و خبر از وضعیتی تراژیک می‌دهد. فیرحی که ناباورانه باید مرحوم و زنده‌یادش بخوانیم، از معدود حوزویانی بود که در دانشگاه بالید. به اعتبار کسوت حوزوی‌اش به دانشگاه راه نیافت، بلکه تحصیلات آکادمیک را از نقطه اول آغازید. از همین رو به شیوه سنتی و حوزوی ننوشت. نوشته‌هایش پژوهش بود و دارای سخنی تازه. فیرحی مسیر علمی و پژوهشی‌اش را آهسته اما پیوسته پیمود. در تبیین اندیشه سیاسی فقیهان و فقه سیاسی کوشید. همین پیوستگی و توالی او را به پختگی رساند. از اعوجاج برخی همسلکانش که به استادی دانشگاه رسیده بودند، به دور بود. برای خودش پروژه‌ای فکری تعریف کرده و بر همان مدار سال‌ها پژوهش و نگارش کرد. این پروژه فکری هر چند وجهی سیاسی داشت، اما از صبغه علمی به دور نبود. با آنکه آثارش تاثیر و بازخوردی مهم در فضای حوزوی و دانشگاهی و به تبع آن، فضای سیاسی داشتند، اما او نه در پی نزاع سنت و تجدد و نه در پی بازی‌های سیاسی بود. از همین رو برخلاف برخی افراد بر طبل نفی و انکار نکوبید. در واقع فیرحی در جست‌وجوی پیوند مفاهیم سنتی فقه شیعه با مفاهیم مدرن و بازاندیشی آن در پیوند با مدنیت بود؛ پیوندی معقول و واقع‌بینانه که نه به تقلیل مفاهیم مدرن بینجامد و نه سنت را در زندگی ایرانیان نادیده گیرد. او با آنکه دانش آموخته علوم سیاسی بود، به تاریخ اهمیتی بسزا می‌داد و به آن نگاهی ویژه داشت. از همین رو دانشجویانش را به نگارش رساله‌هایی با موضوعات تاریخی در حوزه تاریخ ایران تشویق می‌کرد. چه او برمبنای اهمیتی که تاریخ در سنت حوزوی دارد، دریافته بود تنها با نگاهی تئوریک و بی‌توجه به مصادیق تاریخی نمی‌توان به تبیین اندیشه و مفاهیم سیاسی در جامعه ایران پرداخت. با چنین نگاهی حتی در مواردی به مطالعه دقیق‌تر تاریخ ایران همت گماشت؛ کاری که ریشه در روحیات و شخصیت او نیز داشت. دکتر فیرحی به تواضع متصف بود. این تواضع را چه در رفتار شخصی و چه در کارهای علمی‌اش می‌شد دید. از همین رو با آنکه از اعوجاج به دور بود، اما بر یک طریق در کارهای پژوهشی