شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۶/۱۸ / /
از دست رفتن مرجعیت روزنامه‌
اوضاع کلی در بسیاری از حوزه‌ها با مطلوب‌ها و شایستگی‌های یک جامعه زنده و بالنده فاصله بسیار دارد اما گویا این شرایط در حوزه مطبوعات بغرنج‌تر ونابسامان‌تر است. در شرایط عادی و پیش از فراگیری دنیای مجازی و سهل‌الوصول شدن دسترسی به اخبار و تحلیل‌ها مطبوعات به خصوص روزنامه‌ها زیر فشارهای سیاسی و قضایی با مشکلات بسیاری روبه‌رو بودند و به سختی راه می‌پیمودند ولی با رونق محیرالعقول انواع کانال‌های ارتباطی همان راه روندگی سخت هم به صعوبت بی‌سابقه‌ای دچار شد و اینک مگر معجزه‌ای رخ دهد که این رکن وزین مردم‌سالاری به جایگاه بایسته و ضروری خود بازگردد.  اکنون که در کسری از ثانیه خبرها تا ده کوره‌ها هم نشر می‌یابد و انواع تحلیل‌ها با آزادی و فراخ بیشتر چشم‌ها و ذهن‌ها را با سرعتی باورنکردنی مسخر خود می‌کند، روزنامه‌ها چگونه می‌توانند با انواع محدودیت‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی سری در میان سرها داشته باشند و از موجودیت خویش دفاع کنند؟  احتمالا مخالفان جریان آزاد اطلاعات از این وضع خرسندند و چه بسا خویش را مفتخر به کمک در فراهم شدن این اوضاع می‌دانند ولی کاملا روشن است که از این زاویه، ضایعه‌ای بزرگ و خسارتی عظیم متوجه رشد و توسعه متوازن کشور شده و می‌شود که با هیچ چیز دیگر قابل جبران نیست.  امروز فضایی از همهمه و سردرگمی و ابهام و تردید و سرگشتگی و سرخوردگی در اذهان عمومی جامعه وجود دارد که همه از کوچک تا بزرگ از آن زیان می‌بینند و هیچ پناهگاهی برای متضرران هم وجود ندارد. کافی است که رند کاربلدی چیزی به ذهنش برسد و به موقع شایعه‌ای بسازد و نشر دهد و کسی یا جریانی یا گروهی را به خاک سیاه بنشاند و آب رفته هم به جوی بازنمی‌گردد. متاسفانه همان جریان مخالف گردش آزاد اطلاعات با همه تجربه‌های پیشین باز هم راه را در محدودیت‌ها و بستن‌ها و فیلتر کردن می‌بیند و پیشگام شده و با نسخه ساده همیشگی افزایش محدودیت‌ها در پی ایجاد امنیت برای خویش است و اندیشه نمی‌کند که اگر مسائل جهان به این سادگی‌ها قابل حل و فصل بود این همه غوامض و پیچیدگی و تلاش و بعضا در جا زدن در کار نبود.  اگر اندکی انصاف