شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
۱۳۹۹/۰۲/۱۶ / /
وصله ناجور روزگار ما
نوشتن از نجف دریابندری سهل و ممتنع است. مثل خودش؛ مثل اقیانوسی که فروتنی و آرامشش گول میزند و وقتی درونش شیرجه میزنی پایانی نمیبینی. نجف دریابندری برای من لااقل همینطور بود. کافی است کتابی که نام او را یدک میکشد به اتفاق برداری؛ نمیتوانی از خواندنش دل بکنی، آنقدر که کلمههایش به جانت شیرین مینشیند، آنقدر که دریابندری برای تکتک واژهها حرمت قائل بود و بیش از واژهها برای مخاطبانی که میخواستند با این واژهها از زندگی روزمره رها شوند. نگاه کنید به مقدمه کتاب بازمانده روز (اثر کازئو ایشیگورو) نجف درباره انتخاب زبان این کتاب در چند پاراگراف و صفحه عمری تجربه را با مخاطب بیان میکند. او کتاب را روی میز قرار نداده و دیکشنریها هم در اطراف آن شروع کند نعلبهنعل ترجمه؛ فکر کرده، به جهان نوشتاری ایشیگورو رفته است و داستان را با عمق جان بلعیده و در نهایت به قول خودش زبان قاجاری را بعد از کلی چالش برای ترجمه فارسی این کتاب انتخاب کرده. یکی از تفاوتهای سلوک ترجمهای نجف با مترجمانی که با همه پرفروشیشان هرگز به نزدیکیهای او هم نمیرسند در انتخاب همین کتاب دیده میشود. دریابندری کتاب را بیست سال پیشتر از اینکه ایشیگورو نوبل ادبیات را برنده شود و بر سر زبانها بیفتد انتخاب و ترجمه کرده است. حال مقایسه کنید با مترجمانی که یک روز از اعلام برنده نوبل نگذشته کتاب او را آماده چاپ کردهاند، همانها که صفحه صفحه کتاب را بین دوستان و مثلا شاگردان خود تقسیم میکنند و چند روزه یک کتاب را به {بازار} میرسانند. درست است در این مجال صحبت اینها جایز نیست اما هرچیزی در ضدش شناخته میشود. تامل، سختکوشی و عمق نجف دریابندری است که او را از دیگران سوا میکند و متر و معیار نوشتن میشود. همه میدانیم که ترجمه تنها یک بُعد از زندگی اوست. نوشتن و ترجمه برای نجف ابزار جلوهگری و کسب درآمد نبود، ادامه راهی بود که دههها قبل شروع کرده بود، همان راهی که چهارسال حبس به او تحمیل کرد و میوه آن حبس تاریخ فلسفه غرب شد. شاید عمیق شدنش در فلسفه و تاملاتش در حبس بود که رویکرد او به شیوه مبارزه را عوض
استقلال فوتبال اسرائیل اصفهان ایران رژیم صهیونیستی پرسپولیس عملیات وعده صادق فلسطین سیل حمله ایران به اسرائیل لیگ قهرمانان اروپا