جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
۱۳۹۹/۰۲/۱۸ / /
شناور در سکوتِ بیانتها
جیمز گری، فیلمساز مستقل امریکایی را پیشتر با فیلمهایی مانند «شب از آنِ ماست» (۲۰۰۷)، «دو عاشق» (۲۰۰۸) و «مهاجر» (۲۰۱۳) به یاد میآوردیم؛ سینماگری که لحظاتِ شگرف را در ساحتهایی خردمقیاس و به ظاهر مألوف و آشنا جستوجو میکرد و به تصویر میکشید. اما با فیلم پیشینش «شهر گمشده زی» (۲۰۱۶) مسیر را وارونه و معکوس کرد تا همراه با شخصیت پرسی فاست این بار عازم قلمروی وسیع، ناآشنا و اسرارآمیز جنگلهای آمازون شود تا لحظات کوچک، ژرف، تاثیرگذار و آشنا را به چنگ درآورد. «شهر گمشده زی»، با آنکه در تمامیت چندپاره و به لحاظ کیفی با فاصله از فیلمهای قبلی جلوه میکرد ولی نقشه راه و مسیر فیلم فعلی گری را وعده داده بود. این بار جیمز گری، با تازهترین اثرش «اد استرا»، مقیاس جهان سینماییاش از همیشه فراتر برده است؛ جایی در آیندهای نزدیک، و در اعماق قلمروی کیهان و کهکشان. «اد استرا»، داستانی ساده و بسیار مشخص دارد: سرگرد روی مکبراید (برد پیت) عازم ماموریتی فضایی میشود؛ ماموریتی که دلیل حرفهای و امنیتیاش برای روی مکبراید جلوگیری از تشعشعات تهدیدآمیز کیهانی است اما دلیل شخصیاش یافتن پدری که سالها پیش برای یافتن حیات هوشمند تا سرحدات منظومه خورشیدی پیش رفته و هرگز بازنگشته است. رابطه پدر و پسر که پیشتر نیز به درجات مختلف کمابیش در سینمای جیمزگری شاهدش بودهایم، در اینجا نیز احضار میشود. حال آنکه این بار، جاهطلبی و بلندپروازی گری چیزی ورای دستاوردهای گذشتهاش را جستوجو میکند تا آنجا که نقش و محوریت داستان هر چه بیشتر رنگ میبازد و به حاشیه میرود. پس در این سفر کیهانی/سینمایی دو ساعته چه چیز را به تماشا نشستهایم؟ اگر بخواهیم این را برمبنای همان به چنگ آوردن و تصویر کردن لحظاتِ کوچک و ژرف، آنهها و بارقههای خُرد و پرتوش و توان پاسخ دهیم لازمهاش نظاره دقیق و شناور شدن با امواج فیلم است، زیرا «اد استرا»، بیش از هر چیز یک تجربه دیداری-شنیداری ناب
پرسپولیس فوتبال اسرائیل ایران رژیم صهیونیستی سیل استقلال عملیات وعده صادق حمله ایران به اسرائیل لیگ قهرمانان اروپا فلسطین غزه