پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024


۱۳۹۹/۰۹/۲۹ / /
شاد و آموزش و پرورش استثنایی
  بعد از انتشار ویروس کرونا مساله آموزش و تربیت کودکان در تمام دنیا با چالش اساسی مواجه شد که هر کشوری بنا بر بسترهایی که داشت و بودجه‌ای که به مساله آموزش و این چالش اختصاص داد هر یک به گونه‌ای در پی حل این بحران برآمدند. در ایران با حرکت به سوی آموزش بر بستر شبکه‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش چون توان کنترل و نظارت خود را در کمترین میزان ممکن دید، سریعا اقدامات پیشگیرانه و کنترل‌گونه خود را آغاز کرد و با دستپاچگی و به کارگیری افراد غیرمتخصص و در راس آن مدیر شبکه شاد که غیرمتخصص‌ترین فرد ممکن این وزارتخانه در این زمینه بود، اقدام به راه‌اندازی شبکه آموزش دانش‌آموزی یا همان شاد کرد که یک کپی تمام عیار و البته بسیار ناقص از شبکه‌های اجتماعی خارجی از جمله تلگرام بود.کم‌کم به این شبکه دانش‌آموزی بال و پر دادند و با اجبار مدارس، معلمان و دانش‌آموزان به فعالیت در این شبکه آمارسازی‌های خود را نیز آغاز کردند. بی‌تردید در این میان قشرهای متنوعی از جامعه دانش‌آموزی مغفول ماندند که از جمله آنها اقشار کم درآمد، مناطق محروم، روستاها، مرزنشینان و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه یا همان دانش‌آموزان استثنایی بودند که با توجه به مشکلاتی که دارند؛ میزان درآمد خانواده یا  قرار گرفتن در مناطق محروم و برخوردار، برایشان چندان مفهومی ندارد. البته مشکل عدیده این دانش‌آموزان نداشتن گوشی و عدم دسترسی آسان به فضای مجازی و در بسیاری از مناطق محروم حتی عدم دسترسی به تلویزیون است. این دانش‌آموزان جدا از اینکه ناخواسته هزینه‌های هنگفتی جهت نگهداری به والدین خود تحمیل کرده‌اند، مشکلات‌شان به گونه‌ای است که حل کردن آنها از عهده شبکه‌های اجتماعی خارج است. دانش‌آموزان روشندل یا با بینایی بسیار کم به ‌طور کل از دایره آموزش مجازی نه تنها در شاد بلکه در هر بستر مجازی دیگری خارج شده‌اند و به جرات می‌توان گفت در این مجموعه اصلا دیده نشده‌اند. این دانش‌آموزان در کلاس‌های حضوری و روی کتاب‌؛ لااقل دستگاه‌هایی به نام صفحه‌خوان دارند و می‌توانند با آن بخشی از نیازهای خود را تامین کنند اما روی شاد این امکان به‌ طور کل برایشان وجود