ششم آبانماه سالروز وقف کتابخانه و موزه ملی ملک است. همزمان با ایجاد کتابخانه ملی و موزه ایران باستان مرحوم حاج حسین آقا ملک به عزمی شخصی کاری ملی میکند؛ ملی به معنای غیردولتی و مردمی، زیرا در ایجاد این کتابخانه و موزه قصدی غیرانتفاعی برای همه مردم ایران دارد. او میگوید پیشرفت ملت ایران را در دو چیز دیده: یکی حفظالصحه یا سلامتی جسم که برایش بیمارستان میسازد و دوم که از آن با عنوان ترقی معارف نام میبرد و برایش کتابخانه و موزه میسازد. این روزها هم درد تن چنان فراگیر شده که از علاجش بازماندهاند، تنها تجویزی که صورت میگیرد درک فرهنگی و اجتماعی و تغییر رفتار است که میتوان از با نام ترقی معارف یاد کرد. درکی که با دستور صرف حاصل نمیشود و باید مردممحور و آگاهانه باشد. این ادراکی است که سنتهای جمعی جامعه ما بوده و وقف بیش از گذشتن از مال درک نیازهای همنوعان، جامعه و همدردی است. این همدردی و همزیستی در واقع سبب فهم فرهنگی - اجتماعی و رفتارهایی چون وقف میشود. فهمی که از تکرار سنتهای شکلی گذشته همچون ساخت حمام و آب انبار و غیره فراتر رفته، خود را روزآمد کرده و پدیدههای جدید را در قالبی بومی و ملی جای میدهد. ایرانی کردن پدیدههای مدرن وارداتی و سازمانهای نوبنیاد از طریق همین بلندنظری صورت میگیرد. از سوی دیگر در نظر داشته باشیم که این درک سبب میشود تا عمل مرحوم ملک بیزمان شده، در زمانه جاری و ساری شود و بتواند خود را نو کرده و از گذشته عقب نماند و همچون یک نگرش پیش آید و در شکل جرا هم خود را نو کند. با مرور یک سده گذشته ایران، میبینیم که در اتفاقات و جریانهای فرهنگی ماندگار ایران تلاش افراد بیش از سازمانها و نهادها بوده؛ این گزاره را میتوان در اثربخشی این نهادها مشاهده کرد. حتی این موضوع باعث شده تا این افراد به کپیبرداری صرف نپردازند و تلاش خود را در امتداد سنتهای فرهنگی جامعه ایرانی قرار دهند و نوآوری کنند. کتابخانه و موزه ملی ملک یک نمونه قابل توجه و کاری سترگ است که امروزه میتوان در مقایسه ایجاد آن با نهادهای دیگر به بزرگی و بلندنظری در ایجاد آن پی برد. اینکه تنها به یک نهاد تکیه نشده بلکه موسسه