جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
۱۳۹۹/۱۰/۲۵ / /
سنت خوب روزنامهنویسی
«14 ژانویه: بعد از ظهر رفته بودم فروشگاه. بین راه یکی از زنهای همسایه را دیدم که به من میگفت دختر خوهرش از بیهلینی آمده و تعریف کرده که اسکان تا ماه مه عقب افتاده است.» یادداشتهای روزانه داوید روبینویچ با ترجمه محمود حسینیزاد در نشر ثالث منتشر شده. داوید روبینویچ در سال 1927 به دنیا آمد. پدرش صاحب مغازه لبنیاتی بود. در سال 1939 کشور به اشغال آلمان درآمد و تغییرات زیادی در زندگی مردم و به ویژه یهودیان صورت گرفت: آنها بهطور فزایندهای توسط قوانین محدود میشدند و چندان طول نکشید که قوانین سفت و سختی اعمال شد. یهودیان فقط اجازه داشتند تا در مناطق بسته زندگی کنند. داوید از 13سالگی خاطرات خود را نوشت. در ابتدا به ندرت مینوشت و کوتاه، سپس نوشتههایش طولانیتر شد و غمناکتر. در ژوئن سال 1942، دفتر خاطرات با یک جمله ناتمام تمام میشود. دفترچه خاطرات او سالها بعد در خانهاش پیدا شد و ناشری هلندی اقدام به چاپ آن کرد. یادداشتهای روزانه اثری زندگینامهای است که نویسنده آن در آن در قالب خاطرات و یادداشتهای روزانهاش فجایع جنگ جهانی دوم و حکومت فاشیستی نازی را به صورت روان و با لحنی ساده و کودکانه بیان میکند. داوید روبینویچ با اینکه بسیار جوان بود، چشم به جزییات داشت و دید که آزار و اذیت نازیها به اشکال مختلفی رخ میدهد. وی در مورد خشونت جسمی در قالب ضرب و شتم و قتل نوشت. «از اول جنگ تا حالا خودم در خانه درس میخواندم. وقتی یادم میآید به مدرسه میرفتم، دلم میخواهد بزنم زیر گریه حالا امروز باید در خانه باشم و نتوانم هیچ جا بروم. وقتی همین طوری فکر میکنم که در دنیا چقدر جنگ هست، چقدر از انسانها هر روز کشته میشوند، با گلوله، با گاز، با بمب، با بیماریهای مسری و به دست دشمنهای دیگر بشریت، آن گاه دست و دلم به کاری نمیرود. از صبح زود با بیصبری منتظر پیک بودیم، ولی نیامد. دیگر خود را به دست خدا سپرده و با آغوش باز منتظر همه چیز هستیم. 7 مه: صحنههای دیروز را مطلقا نمیتوانم فراموش کنم. چطور میشود فراموش کرد؟ مادر دقیقه به دقیقه به شور
پرسپولیس فوتبال اسرائیل ایران رژیم صهیونیستی سیل استقلال عملیات وعده صادق حمله ایران به اسرائیل لیگ قهرمانان اروپا فلسطین غزه