جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
۱۳۹۹/۰۶/۲۴ / /
موزهها راویان زیبایی تمام ناشده
میراث فرهنگی همواره یادآور گذشته بوده و تلاش کرده است آن را مهم و ارزشمند جلوه دهد. همین نگاه سبب شده تا میراث فرهنگی را ذوق و زیبایی از دست رفته در نظر بگیریم و با تذکر به از دست رفتن تلاش کنیم با توجه به ارزشمندیاش به ثبت و حفظ آن بپردازیم. طبیعی است اما نکته اینجاست که افراط در نگاه به میراث فرهنگی سبب میشود تا کل ذوق و زیبایی را در گذشته بجوییم و گذشته نفی امروز شود. این نگاه گذشتهگرا که نافی امروز میشود این چالش را دارد که امروز را نازیبا و بیذوق نشان میدهد و به جای اینکه امتداد یک مسیر رو به تکامل باشد یک مسیر رو به افول را باز مینمایاند. چنین تقابلی نه به نفع میراث فرهنگی است و نه به نفع امروز. در چنین روایتی موزهها به مثابه جایگاه میراث فرهنگی یا ابنیه تاریخی محلی حسرتزا میشوند. این گنجینههای تاریخی جامعهای را نشان میدهند که در حال فرو ریختن است، جامعهای که سلیقهاش را از دست داده و تمام شده است. اما این روایت تمام شده حسرتبار چه کمکی میتواند به امروز کند؟ آیا بازگشت به گذشته مقدور است و میراث فرهنگی میتواند ما را به آن گذشته زیبا و متعالی بازگرداند؟ و آیا روایت تمدنی آن هم برای تمدنهای دیرینه رو به افول را نشان میدهد؟ اگرچه پاسخ به این پرسشها و رویکرد به میراث فرهنگی میتواند متاثر از شرایط زمانه اعم از شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشد اما این رویکرد نباید منفعلانه و تاثیرپذیر صرف باشد. در مقابل میراث فرهنگی و نهادهای اجتماعی آن مانند موزهها باید این سرمایههای فرهنگی را همانند محرک و پیشبرنده جامعه به کار برده و سبب توقف جامعه نشود. نگاه نوستالژیک یا نگاه آرمانگرایه به گذشته نمیتواند سبب رویکردی مولد و سازنده از میراثها شود. باید برای بهرهگیری سازنده نگاهی نسبی و واقعگرایانه به گذشته و آثار گذشته داشت. گذشتهای که همانند امروز ترکیبی دوگانه از حسن و عیب، زشتی و زیبایی و هر چیز دیگر هست. میراثهای فرهنگی باید سبب افزایش زیبایی امروز و لذت در اکنون شوند. موزهها و میراثها اشاره به ذوق تمام شده نیستند، بلکه تذکر به ذوقی هستند که همچنان هست و میتواند باشد و امرو
اصفهان اسرائیل ایران پرسپولیس فوتبال رژیم صهیونیستی استقلال سیل حمله ایران به اسرائیل عملیات وعده صادق لیگ قهرمانان اروپا فلسطین