جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
۱۳۹۹/۰۶/۱۹ / /
اساطیر زاگرسنشین
دو سال پیش در چنین روزهایی آغازگاه تاریخ جدیدی از پیکار بین مرگ و زندگی در هیئت آتش و طبیعت بود، آغازی که زندگی را با مرگ تجربه و مرگ را به ابزاری برای جاودانه شدن مبدل کرد. اندوه از دست دادن دوست، همکار و آموزگارم (شهید شریف باجور) که به همان تازگی روز اول آن را احساس میکنم بر این یادداشت سنگینی میکند، اندوهی سرشار از انرژی که عزم را جزمتر، پاها را استوارتر و باورها را راسختر مینماید تا در برابر این سیلاب خروشان تخریبات محیطزیستی ایستادگی کنیم و مدافعان و حافظان زمین این میراث بشری باشیم. جنگلها یکی از مهمترین عناصر حیات هستند، آنها سنگ بنای توازنات اکوسیستم و عامل اساسی برای جلوگیری از سیلابها، فرسایش خاک، توازنات چرخه بارش و ذخیره آبهای زیرزمینیاند. این بنیان اساسی اکوسیستم در دورههای گوناگون زیستی در روندی خود، تنظیم خود را بازسازی کرده است به گونهای که بستر حیات و شرایط آب و هوایی را به شیوهای امروزی از بعد از دوران مزولتیک فراهم کرد. دورههای زیستی همواره با مخاطرات خاص خویش روبهرو بودهاند اما هیچگاه توان خود ترمیمی را از اکوسیستم و ادامه حیات بازنستاندهاند؛ مخاطراتی که در سرمایهداری متاخر به شیوهای تصاعدی افزایش و تغییر یافته است. انسان مدرن چنان لجامگسیخته شده که حد و مرزی برای خود قائل نیست. ذهنیت سود، سرمایه و سلطه چنان بر انسان امروزی چیره شده که به گونهای مستمر در حال تعرض و تجاوز به طبیعت به مثابه مادر خویش است. پارادایمهای اخلاقی جایی در مخیله تسلیم شده انسان مدرن توسط سیستم سرمایهداری ندارد. پارادایمهای اخلاقی پیشین جایشان را به پارادایمهای تجاوزگرانه و سلطهجویانه دادهاند. آتشسوزی در طبیعت به ویژه جنگلها پدیده جدیدی نیست و همیشه یکی از مخاطرات طبیعی محیطزیست بوده اما چیزی که جدید است، تغییر از آتشسوزی به آتش زدن همگام با روند جهانیسازی(نه جهانی شدن) است. همگام با جهانیسازی و پروژههای نئولیبرالیسم در 50 سال گذشته در جهان و دو دهه اخیر در ایران، آتشزدن جنگلها روندی سی
پرسپولیس فوتبال اسرائیل ایران رژیم صهیونیستی سیل استقلال حمله ایران به اسرائیل عملیات وعده صادق لیگ قهرمانان اروپا فلسطین غزه