شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۹/۱۰ / /
پیش‌نویس قانون جامع آب و کشتن مرغ تخم طلا
کشاورزی میانسال مرغی را پیدا کرد که دان و گندم و آب می‌خورد و هر روز یک تخم طلا می‌گذاشت. یک تخم طلا در هر روز، این کشاورز را ثروتمند کرد و ثروت زیاد او را چنان حریص‌تر کرد که نمی‌توانست برای هر تخم طلا، یک کاسه دان و گندم و یک ظرف آب به مرغ بدهد و یک روز انتظار بکشد. پس با چاقویی تیز که با پول تخم‌های طلا خریده بود، مرغ را سر برید تا تمام تخم‌های طلا را از شکم او بیرون بکشد. اما وقتی شکم مرغ را باز کرد، هیچ طلایی در آن ندید. کشاورز، قانون آشکار حاکم بر این واقعیت را درک نکرده بود که آن مرغ باید زنده باشد تا با خوردن دان و آب زنده بماند و تخم طلا بگذارد.  سال‌های سال است که مدیریت ناموزون آب در ایران به بحران‌آفرینی‌های گسترده منجر شده و تبعات ملموس آن سبب شده است که ضرورت اصلاح ساختار نرم افزاری مدیریت آب درک شود. درک شدن این ضرورت پس از مدت‌ها به خلق اراده‌ای انجامید تا تدوین کردن قانون جامع آب را در دستور کار قرار دهد. اما خروجی این روند، ارایه پیش‌نویسی بوده است که محتوای آن، علائم و نشانه‌های بارزی از نقص و کژتابی را نگاه‌های بنیادی حاکم بر تدوین این پیش‌نویس نمایان کرده است. پیش‌نویسی که مرور آن این حدس را به وجود می‌آورد که نگرش حاکم بر فضای ذهنی تیم تدوین‌کننده، به‌شدت تحت تاثیر همان نگرشی است که مدیریت ناموزون آب را در طول چند دهه گذشته رقم زده و شرایط بحرانی کنونی را خلق کرده است!  مهم‌ترین نقصی که در پیش‌نویس قانون جامع آب به چشم می‌خورد، غفلت از مفهوم واقعی تولید آب و ساختار چرخه‌ای آن است. آنچه در این پیش‌نویس غالبیت دارد، تعیین اولویت‌ها و الگوهای تامین و مصرف آب است، بی‌آنکه توجهی بنیادی و تاثیرگذار به این موضوع داشته باشد که «آب چگونه تولید می‌شود؟» این غفلت هنگامی خودنمایی می‌کند که تاثیری از پاسخ به آن، در مفاد پیش‌نویس پیشنهادی دیده نمی‌شود. مرور پیش‌نویس منتشر شده این ذهنیت را شکل می‌دهد که این قانون جامع نبوده و تنها به نیمه دوم مباحث مدیریت آب پرداخته و به سبب غفلت از نیمه نخست این مسیر، دچار نقصان و خطاهای جدی شده است. اگر در گام نخست تدوین پیش‌نویس یاد شده