یکی از میدانهای شلوغ پایتخت را انتخاب کرد که چندان فاصلهای با کاخ ریاستجمهوری نداشت. حداقل 30 راهب و راهبه همراهش بودند و او را برای این کار یاری میدادند. وسط خیابان روی بالش کوچکی نشست و دعا خواند. در چهرهاش نشانی از ترس و نگرانی دیده نمیشد. همراهانش که برخی از آنان پرچمهایی با شعار برابری همه انسانها بیتوجه به باورهایشان در دست داشتند، ایستاده دور او را گرفتند. یکی از آنان نزدیک شد و پیشنهاد کرد که جایشان را با هم عوض کنند. اما او نپذیرفت. با همان وقار و آرامش همیشگیاش گفت اگر انجام این کار وظیفه کسی باشد، وظیفه من است که ارشد شماها هستم. حتی زمانی که شعلهها او را فرا گرفتند همچنان آرام بود. نه از جایش تکان خورد و نه حتی نشانهای از درد و سوزش از خود نشان داد. شعلهها ابتدا لباس نازکش و بعد گوشت تنش را سوزاندند و بعد هم دودی تیره همه چیز را به کام خود کشید. اینچنین بود که تیک کوانگ دوک راهب 66 ساله ویتنامی یازدهم ژوئن 1963 در اعتراض به ظلم و تبعیضی که حکومت کاتولیک کشورش نسبت به بوداییان اعمال میکرد، خودسوزی کرد و یکی از مشهورترین صحنههای اعتراضی قرن بیستم را رقم زد. روز قبل به خبرنگاران گفته شده بود که فردا جلوی سفارت کامبوج در خیابان منتهی به کاخ ریاستجمهوری ویتنام جنوبی اتفاق مهمی میافتد. خبر البته نصفهنیمه و بسیار مبهم بود و از اینرو بیشتر خبرنگاران خارجی مقیم سایگون آن را جدی نگرفتند و جز چند نفر، کسی در صحنه خودسوزی حاضر نشد. اما مالکوم براون عکاس خبرگزاری آسوشیتدپرس صحنه را ثبت و ماندگار کرد و برای این عکس هم برنده جایزه پولیتزر شد. دیوید هالبرستام خبرنگار نیویورک تایمز هم آنجا بود. او نوشت: «بوی گوشت سوخته انسان بلنده شده بود و به مشام میرسید و چقدر بدن انسان سریع میسوزد... آنقدر مبهوت بودم که نمیتوانستم گریه کنم، آنقدر منگ بودم که نمیتوانستم یادداشت بردارم یا از کسی چیزی بپرسم و گیجتر از آن بودم که حتی درست فکر کنم.» مردمی که آنجا جمع شده بودند لحظاتی ساکت ماندند، اما بعد بیشترشان متاثر و با دعای راهبان همراه شدند. حتی پلیسهایی هم که برای پراکنده کردن مردم به میدان هجوم آورده بودن