شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۳/۲۶ / /
شاه بزرگ بابِل
حمورابی از شاهان سلسله نخست بابل و در قیاس با اسلاف و وارثانش، بزرگ‌ترین‌شان بود. در همان بابل متولد شد و به رسم و آیین شاهزادگان آموزش دید و بعد از کناره‌گیری پدرش به فرمانروایی رسید. خردمند و پرطاقت بود و کار حکومت را محکم‌تر از آنچه از یک شاه بابلی انتظار می‌رفت به دست گرفت. پیروزمندانه با دولت‌های همجوارش- که بابل را لقمه‌ای کوچک و آسان می‌پنداشتند- جنگید و مرزهای قلمرو خود را در هر چهار جهت گسترش داد و حتی ایلامی‌ها را از چند شهر بین‌النهرین که سال‌ها در سیطره خود داشتند، بیرون کرد. سلطنتش دست‌کم بیشتر از چهار دهه دوام یافت و به دورانی از اوج و اعتلای پادشاهی بابل تبدیل شد. چهار هزار سال پیش از دنیا رفت، اما هنوز هم از او به احترام و از قوانینی که برای حکومت بر کشور و اداره جامعه‌اش وضع کرد با تحسین یاد می‌شود.  نسخه‌ای کامل از این قوانین اوایل قرن بیستم در حفاری‌های باستان‌شناسی شوش پیدا شد و گویا اکنون در فرانسه، در گوشه‌ای از موزه لوور جا خوش کرده است. حمورابی می‌خواست «عدالت بر زمین حاکم باشد» و هیچ زورمند و توانایی بر ضعیف و ناتوان ستم نکند و برخورداری از قدرت یا ثروت کسی را به یاغی‌گری و تبهکاری نکشاند؛ مردم در آرامش باشند و کسی امنیت‌شان را تهدید نکند. برای تحقق این هدف از پند و اندرزهای اخلاقی فراتر رفت و مجموعه‌ای از قوانین صریح با مصادیق مشخص بر شالوده اصل قصاص تدوین کرد. مالکیت خصوصی را برای زنان به رسمیت شناخت و قوانین ازدواج و سرپرستی از کودکان را سر و سامان داد.  برای جرایمی مثل دزدی و تجاوز و سوءاستفاده از قدرت و کم‌فروشی مجازات مرگ تعیین کرد و حتی خطاهایی مثل تهمت و افترا را جرم شناخت. مقرر کرد اگر اتهام‌زننده نتواند حرف خود را اثبات کند همه اموالش از او گرفته شود و به آن کسی که بی‌دلیل و بدون مدرک متهم شده برسد.  بخشی از این قوانین پیش از بابل، در سومر و ایلام اجرا می‌شد اما حمورابی آنها را کامل‌تر کرد و حتی برای دستمزد مشاغلی مثل پزشکی و معماری، حد و حدود معینی گذاشت. حمورابی بهار 1750 قبل از میلاد در چنین روزهایی از دنیا رفت و بعد از آن پنج شاه دیگر از نسل او، یکی پس از دیگری در با