جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024


۱۳۹۹/۰۵/۰۷ / /
در ستایش صابون
دوست اهل دلی دارم که از مال دنیا چیز دندان‌گیری ندارد، اما تا دل‌تان بخواهد دست و دلباز و شاد است. به قول همسرش خیلی وقت‌‌ها با کت از خانه بیرون می‌رود و بی‌کت برمی‌گردد. بپرسی کت چه شد می‌گوید خسته‌ام کرد، دادم به کسی که طاقت حملش را داشته باشد. برای زن و دو فرزندش هم کم نمی‌گذارد. پول سفرهای آنچنانی را ندارد اما گشت‌وگذارشان زبانزد همه است. در دورهمی‌های خانوادگی و دوستانه هم مجلس گرم‌کن و شادکننده است.  حتی ویروس کرونا هم نتوانسته لبخند را از لبش بردارد و آه ‌و ناله را جای صحبت‌های سرشار از زندگی‌اش کند. البته از وقتی پزشکان دستورات اکیدی برای رعایت برخی مسائل داده‌اند به دقت اجرا می‌کند. می‌گوید طبیبان و اهل علم تنها کسانی هستند که اشتباه هم بکنند از سر خیرخواهی است.  مثل سیاستمداران و خیلی از فرقه‌ها و گروه‌ها نیستند که پشتوانه نسخه‌هاشان دنیای خودشان باشد. توی صحبت‌ها و حکایت‌‌هاش هم موضوع جدیدی پیدا کرده است.  اولی رعایت قوانین اعلامی برای پیشگیری از ویروس کرونا نه به خاطر خودمان بلکه برای دیگران! دوم هم حرف‌‌هایی در ستایش و اهمیت صابون است. از پیدایش صابون در دو هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح شروع می‌کند و به اهمیتش در زمانه ما خودمان می‌رسد. جالب اینجاست که در بین صحبت‌هایش گریزی هم به آدم‌‌هایی می‌زند که توجهی به دیگران ندارند.  آدم‌‌هایی که امروز با ماسک نزدن ماسک از چهره برداشته‌اند و با این کارشان نشان می‌دهند برای دیگران تره هم خرد نمی‌کنند. دلش می‌خواهد صابونی کشف شود که چرک نشسته بر ذهن این آدم‌‌ها را پاک کند. آخرین باری که دیدمش، چند قالب صابون کوچک توی جیبش بود.  می‌خواست آنها را به کودکان و نوجوانانی بدهد که غم نان وادارشان کرده سر در سطل‌‌های زباله کنند و در آشغال‌‌ها پی روزی خود باشند.  علاوه بر آن به فکر نامه‌ای بود که برای مسوولان بنویسد. می‌گفت اولش می‌خواستم به آنها سفارش کنم پی صابونی باشند تا چشم‌های‌شان را بشویند و جور دیگر ببینند. شاید حال و روز مردم را