جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024


۱۳۹۹/۰۵/۲۶ / /
عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
«دور کردن، بیرون کردن کسی از وطنش، اخراج از بلد یا نفی بلد» معنا و ریشه واژه تبعید است. عملی که نه امروز و دیروز، بلکه از دیرباز به عنوان یک مجازات ازسوی مراجع قضایی در نظر گرفته می‌شد و مرتکب جرم باید به اقامتی اجباری تن می‌داد. این مجازات اگرچه برای جرایم متنوعی از زنا تا محاربه درنظر گرفته می‌شود اما همواره و اغلب مجازاتی سیاسی شناخته می‌شده است. مجازاتی که از دهه‌ها پیش تاکنون گریبان‌ چهره‌های مشهوری را گرفته است.  از امیرکبیر در تبعید به کاشان و سپس قتل، سیدحسن مدرس در تبعید به خواف و در ادامه به کاشمر و سپس قتل تا رضاشاه که به اجبار به جزیره موریس و پس از آن به ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی فرستاده شد و محمد مصدق که یک‌بار رضاشاه او را به خراسان تبعید کرد و بار دیگر محمدرضا او را در احمدآباد به کنج عزلت نشاند. از مبارزان انقلابی چون مهدی بازرگان که ۵ سالی را در برازجان دور از موطن بود تا آیت‌الله خامنه‌ای که به جنوب، آیت‌الله طالقانی به بافت، آیت‌الله منتظری که در چهارمین تبعید به خلخال رسید و در راس همه تبعیدها، اقامت اجباری امام خمینی در عراق و سپس پاریس، ‌جملگی دلایل سیاسی از دور مانده از خاستگاه نقش اصلی را ایفا کرده است. این مجازات با پیروزی انقلاب تغییر نکرده و همچنان هم از روزنامه‌نگار تا کنشگر سیاسی و مدنی را از محل زندگی‌اش راهی شهرهای دیگر می‌کند؛ شهرهایی که شهرت بعضی از آنها به تبعیدگاه بودن است.  اخیرا نام ۳۶ شهر به عنوان تبعیدگاه مجرمان در رسانه‌ها منتشر شد که در آغاز گفته می‌شد این شهرها ازسوی وزارت کشور به عنوان تبعیدگاه انتخاب شده‌اند. این موضوع موجی از انتقادات به راه انداخت. اما سیدسلمان سامانی معاون هماهنگی و سخنگوی وزارت کشور دیروز این لیست را فهرستی خلاف واقع خواند و توضیح داد که «بر اساس قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، وزارت کشور هیچ‌گونه نقشی در زمینه تعیین نقاط اقامت اجباری محکومین ندارد.» او ادامه داده است که «آیین‌نامه مربوط به اقامت اجباری صرفا توسط وزارت دادگستری تهیه و به تصویب رییس قوه قضاییه می‌رسد. به‌علاوه در قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۹۲، هیچ منطقه از پیش تعیین‌شده‌ای