شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۱۱/۰۴ / /
حقوق عاشقانه
وقتی ارسطوگفت: «بین دونفرهرجا محبت رفت، پای قرارداد به میان می‌آید!»، هنوز از قدرت اعجاز و نقش بی‌بدیل قرارداد آن‌گونه که درجهان معاصر مطرح است، خبری نبود.  گرچه وقتی امروز هم سخن از «حقوق عاشقانه» به میان می‌آید، (اولین‌بار این اصطلاح ازسوی جناب استاد دکترحسن جعفری‌تبار مطرح گردید)، برای عده‌ای چه آنان که حقوق خوانده وچه آنان که نخوانده‌اند، ترکیبی نامانوس و نامتقارن به ذهن می‌آید. گو اینکه از نظر اینان حقوق و عشق به مثابه دو حریفندکه باید در جولانگاه زندگی یا دست این یکی بالا برود یا آن دیگری. از این دیدگاه، یا حرف از چارچوب و اصول حقوق خواهد بود یا سخن از دریای بیکران و مواج و ناپایدار عشق! اما اگر نیک و عاقلانه بنگریم باید بگوییم که از قضا این دو اگرچه در یک بستر و یک صحنه با یکدیگر به مصافی همیشگی می‌روند اما در دست داوری بخت، در نهایت یا دست هر دو بالا می‌رود یا هیچ کدام پیروز میدان نخواهند شد! و این همه مجانست و این همه مجالست را تنها می‌توان در اصطلاح «حقوق عاشقانه» متبلور یافت.  همان اصطلاحی که به ما یادآور می‌شود اگر «حقوق» عرصه تعیین و تمییز و اجرای حق است...