جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024


۱۳۹۹/۰۸/۱۸ / /
همدردی تهران با کابل
سال‌های متمادی است که در همسایگی کشورمان صدای گلوله و انفجار و فریاد افراط‌گرایی، آرامش مردمانی سختکوش و مظلوم را که مسیری متفاوت از گروه‌های تروریستی را برای زندگی بهتر برگزیده‌اند به اسارت گرفته است. مردمی که تلاش دارند علاوه بر مبارزه با گروه‌های تروریستی به عنوان مظاهر جهل و تحجر با افزایش دانایی و علم‌اندوزی خود و فرزندان‌شان، ریشه‌های تفکر تکفیری را بخشکانند و چه بسیار سختی‌هایی که در این مسیر متعالی به جان خریده‌اند.  سال‌ها مبارزه با دشمن خارجی و وقوع جنگ داخلی، تن خسته افغانستان را رنجور از جور زمانه کرده و مردم مقاومش را به تکاپوی نجات کشورشان از چنگال خشونت‌طلبی واداشته تا آینده‌ای روشن را برای فرزندان‌شان ترسیم کنند. حمله تروریستی به دانشگاه کابل که به جانباختن ده‌ها دانشجوی افغان انجامید و محیط علم و دانش را به خون جوانان طالب علم رنگین کرد، نمونه‌ای آشکار از تفکری است که با سوءاستفاده از مذهب و بر پایه نفی عقلانیت و اندیشه‌ورزی به حذف مخالفان می‌پردازد. ایدئولوژی و نگاهی خطرناک که مبارزه با آن علاوه بر صحنه‌های نبرد فیزیکی باید با تلاشی مضاعف در گسترش علم و اخلاق و آگاهی‌بخشی روزافزون به جامعه توام باشد و چه‌بسا در این مبارزه مقدس، نقش علم، کتاب، قلم و استاد و دانشجوی آگاه، نه تنها باید همسان با مجاهدِ مسلح بلکه به مراتب افزون‌تر از آن ترسیم شود. حمله به دانشگاه کابل و مراکز علمی افغانستان قطعا به دلیل اهمیت نقش دانایی و آگاهی، در مبارزه ریشه‌ای با افراط‌‌گرایی و تحجر کور صورت می‌گیرد. حمله رذیلانه به دانشگاه کابل اگرچه این شهر را در غم و اندوه فراوانی فرو برد اما برخلاف تصور افراط‌گرایان و تلاش آنان برای ایجاد رعب و وحشت در دل‌ها، کابل را به نقطه‌ای برای همدردی جهانی برای مبارزه با خشونت و ترویج صلح‌طلبی تبدیل ساخت و شاید بتوان تهران را در این همزادپنداری انسان‌دوستانه بیش از دیگر پایتخت‌های جهان، همدرد این شهر و مردمانش دانست.  تهرانی که در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی شاهد صحنه‌های دردناکی از ترورهای کور توسط گروه‌های خشونت‌طلب و متحجر بود و در مسیر تعالی