شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۸/۱۱/۰۲ / /
یک‌بار دیگر همسایه‌ها
نمی‌دانم چند نفر مثل من با خواندن رمان «همسایه‌‌ها» به نویسنده‌اش، زنده‌یاد احمد محمود، علاقه‌مند شده و با اشتیاق سایر آثار او را دنبال کرده‌اند. آثاری که گاه همچون «داستان یک شهر» و «مدار صفر درجه» در قله ادبیات داستانی ایران قرار گرفته‌اند. اما شک ندارم تعداد این آدم‌ها کم نیست. البته عده کمی هم با خواندن همسایه‌ها حکم توقیف آن را دادند و سال‌های زیادی از انتشار رسمی آن جلوگیری کرده‌اند. اینکه نوشته‌ام رسمی به خاطر چاپ و فروش غیر رسمی کتاب در تیراژ بالاست که نفع و سودش به دلالان و قاچاقچیان کتاب رسیده؛ پیدا کردنش در بساط دستفروشان کتاب جلوی دانشگاه تهران خیلی ساده است. در فیلم مستند «همسایه ابدی من» ساخته محمدعلی سجادی هم این موضوع به تصویر درآمده است. فیلم که عصر یک روز زمستانی در خانه سینما به نمایش در آمد جدا از یادآوری روند نوشتن و توقیف این کتاب روایتگر بخشی از لحظات زندگی نویسنده‌ای است که از بخت خوش در زندگی‌اش لذت نوشتن را با دغدغه فعالیت‌های سیاسی تاخت می‌زند و در رمان‌ها و داستان‌های کوتاهش از خالد، بلور خانم، شریفه، نوذر، نامدار، بلقیس، ننه امرو، صابر، مینا و... می‌گوید. فیلم از دل‌شیفتگی فیلمسازی با تجربه به نویسنده خلاق و قدرتمند اما به دور از هیاهو بیرون آمده است. سجادی که در کارنامه‌اش فیلم‌های خوبی همچون بازجویی یک جنایت، شیفته، جنایت ثبت شده است، سعی کرده با تصاویر اندکی که از احمد محمود داشته فیلمی قابل قبول بسازد. در اینکه فیلم با مصالح تصویری اندک سجادی فیلم نسبتا مقبولی شده است، اما شک ندارم زمانه پر آشوب نوشتن و چاپ همسایه‌ها (اواسط دهه چهل)، فراز و فرود زندگی احمد محمود، جایگاهش در ادبیات معاصر ایران و منش و خلق و خویش انتظار بیننده‌ای که با همسایه‌ها به ادبیات داستانی وابسته شده را آنقدر بالا برده که با دیدن این فیلم حسی را پیدا کند که هنگام تماشای فیلم بهمن مقصودلو درباره احمد محمود پیدا می‌کند. حسی که باعث می‌شود او هنوز منتظر فیلم مستند دیگری درباره خالق «همسایه‌ها» و «داستان یک شهر» باشد. البته از حق نگذریم صفا و صمیمیت فیل