پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024


۱۳۹۹/۰۴/۲۵ / /
یادداشت‌های متفرقه کرونایی
واقعا موج است؟ دومی است؟ یا همان اولی است؟ یا هنوز سبُک باران ساحل‌هاست و شب تاریک و بیم موج‌های اصلی در پیش است. هیچکس چیز قطعی درباره آینده کرونا نمی‌داند. دکتر‌ها در همه جای دنیا گیج‌طور به نظر می‌رسند. یک ماه، یک سال، ۵ سال، در سرما، در گرما. کی تمام می‌شود آیا؟ در این میان باید قدر وزیر بهداشت خودمان را بدانیم که احتمالا با مرحوم نوستراداموس رابطه‌اش خوب است پیش‌بینی کرده که بی‌تردید دوباره برمی‌گردیم به روزهایی که مردم عزیز کشورمان با سلامتی و شادمانی در کنار هم زندگی کنند و دیری نخواهد پایید و... ما که بخیل نیستیم. ان‌شاءالله بشود.  = هفته کرونایی سختی بود. هم سه رقمی. هم دو روز بالای ۲۰۰ نفر فوتی. برای ما عادت شده بعدازظهرها پی‌جو می‌شویم که امروز چند نفر کرونایی رفتند؟ گاهی هر سه یا چهار دقیقه. یک نفر ایرانی. = بعد از یادداشت قبلی یکی برایم نوشته بود جناب ابطحی، به خاطر خاطراتی که در ایام کرونا می‌نویسید شما جانی دوست‌داشتنی هستید. از کوره در رفتم. نوشتم من جانی‌ام؟ بعد دیدم مزه ریختن را از خودم یاد گرفته. یک بار در خاطرات روزانه کرونایی نوشته بودم که کسی از من پرسید روح و روان، چون یکی است، به جای روحانی به شما می‌شود گفت روانی؟ حالا این آقا هم فکر کرده جان و روح یک معنا دارد، به جای روحانی گفته جانی. ما آخوندها متلک خوردن‌مان ملس است. گفتم تازه اگر یک جانی اهل لار باشد می‌شود لاریجانی. برای اینکه اشتباه نشود بگم که برادران لاریجانی هیچ کدام‌شان لاری نیستند. آملی هستند. شر نشه برا ما. این هم مزد خاطرات کرونانویسی. تازه آقای موسوی لاری هم اهل لار نیست. = این هفته هم احوال چند تا دوستی که کرونایی شده‌اند را پرسیدم. از آقا یاسر خمینی احوالات مادرش، عروس امام خمینی را می‌پرسیدم. دیروز بالاخره بعد از گذراندن روزهای خیلی سخت، توانست به منزل برگردد. جدای از اینکه عروس امام و مادر حسن آقا و اینهاست. شخصا خیلی انسان محترم و اهل اندیشه و متواضعی است. به صورت خانوادگی ارتباط فراوانی داریم. تعریف دو را دور از یک  مقام نیست. با محسن امین‌زاده هم تماس گرفتم. کرونا گرفته و قرنطینه است. دوست نازنینی که در دوران طولانی زندان انتخابات ۸۸ خیل